اکنون این مسأله را در عرض و طول دهکده جهانی تصور کنید که هر روز استراتژیست­‌ها از خطر وقوع «جنگ آب» خبر می‌­دهند. حتی بزرگترهایمان که شغل اصلی­شان کشاورزی بوده است، چیزهایی در مورد منازعه ده بالا و ده پایین بر سر سهم آب شنیده‌­ایم، در مورد آن خوانده‌­ایم ویا متأسفانه آن را هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در سال 2012 میلادی اعلام کرد:«این تهدیدها واقعی است و دغدغه‌­های جدی در حوزه امنیت ملی ایجاد می‌­کند.»

shapurkarimi901

 

 

شرق پرس: یونانیان باستان بر این باور بودندکه جهان، تنها از ترکیب چهار عنصرساخته شده است. آنها، آب، هوا، خاک وآتش را عنصرهای سازنده ای جهان می دانستند. ما در سیاره زندگی می کنیم که بیشترسطح آن را اقیانوس ها و دریاها پوشانده اند، سیاره پرآبی که ساکنان آن به برکت وجودآب زنده اند و درآن زندگی می کنند. سیاره زمین تنها سیاره منظومه شمسی است که به علت وجود ذخایر منابع آبی قابل زندگی می باشد. در جهان توسعه یافته امروزی انسانها روزانه برای بقا و زنده مانده نیازمند چندین لیترآب سالم می باشند و عواملی متعددی باعث شده است که زمین با چالشهای متعددزیست محیطی ناشی از تاثیرگذاری انسان مواجه باشد که از جمله می توان به تغییراقلیم، خشکسالی و کاهش باران نام برد. بدون شک مهمترین عامل در بروز تشنجات سیاسی و درگیریهای نظامی جهان بخصوص خاورمیانه در قرن بیست و یکم، چالش آب خواهد بود.

 

 

معضلی که کشور ما ایران نیز از ترکشهای آن در امان نخواهد بود. با استناد به دعای کوروش بزرگ می توان اذعان نمود که مبارزه ومقابله تمدن ایران زمین با خشکسالی دارای سابقه چندین هزارساله است ولی درقرن معاصر به علل مختلف این بحران تشدید و ساکنین کره خاکی زمبن را به چالش کشیده است و دانشمندان و کارشناسان ناامیدتر از گذشته چشم به تغییر رفتار انسانها دوخته اند. با توجه به گزارشهای منتشره کشور ایران در آینده نزدیک با بحران جدی آبی مواجه خواهدشد.

 

 

مؤسسه «صلح آمریکا» اعلام کرد: در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریب‌الوقوع زیست‌محیطی ایران احساس می‌شود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است. طبق گزارش «سازمان جنگل‌ها، مراتع، و آبخیزداری ایران» که در اواسط سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود، بیش از دو سوم خاک ایران- در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار- به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است.

 

 

«عیسی کلانتری»، مشاوررئیس جمهور در گفت ‌وگویی هشدار داده بود که «مشکل اصلی‌ای که ما را تهدید می‌کند و از اسرائیل، و آمریکا و دعواهای سیاسی و… خطرناک‌تر است… این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت می‌شود… اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح می‌شود.» وی در این مصاحبه به شرح آینده هشدارآمیز دریاچه‌های خشک‌شده و سفره‌های خالی آب‌های زیرزمینی می‌پردازد، که احتمالاً میلیون‌ها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد. طبق شاخص عملکرد زیست‌محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه‌های یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ ام قرار گرفت.

 

 

زنگ خطر سال‌هاست به صدا در آمده است
«سال ۲۰۵۰ خشکسالی ایران ۱۱ برابر خواهد شد.»؛ این پیش‌بینی دکتر معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان است. او با بیان اینکه دولت مصمم به حمایت از طرح‌های حفاظت از منابع آب است، می‌گوید: «باید حقابه طبیعت، رودخانه‌ها، تالاب‌ها، آب‌های زیرزمینی و منابع طبیعی را در سیاست‌های ملیبه رسمیت شناخته و پس از آب شرب، نیازهای طبیعت را تأمین کنیم تا طبیعت نیز پاسخگوی نیازهای ما باشد».

 

 

برخی از کارشناسان معتقدند کشورمان از سال ۱۳۴۷ تاکنون دچار  ۱۰دوره خشکسالی شده است و این روند در آینده نه چندان دور چند برابر خواهد شد. گرم شدن زمین، کم آبی، استفاده غیرمجاز از سفره‌های زیرزمینی این روند را با سرعت بیشتری به جلو رانده است. کانون این خشکسالی‌ها هم اینک درکردستان، آذربایجان شرقی و غربی و دامنه‌های شمالی و جنوبی رشته کوه‌های البرز و زاگرس است. یعنی مناطقی که در گذشته از لحاظ آب و هوایی نسبت به نیمه شرقی از وضعیت بهتری برخورداربوده‌اند. گزارش‌های سازمان‌های جهانی نشان می‌دهد منطقه خاورمیانه و از جمله ایران با ۳۰ سال خشکسالی شدید مواجه است که این خشکسالی از سال‌های گذشته آغاز شده است. بر اساس این داده‌ها تا ۹۰ سال آینده میزان بارش کاهش و میزان دما افزایش می‌یابد ضمن آنکه سفره‌های آب زیرزمینی نیز کم خواهد شد.

 

 

بحران خطرناک آب در ایران
براساس اعلام موسسه دستورالعمل های بین المللی آینده، گروه مستقلی در استرالیا که در زمینه تحلیل های استراتژیک فعالیت می کند، ایران در سال ۲۰۱۴ با بارشی کمتر از حد متوسط، با افت چشمگیر منابع آب روبرو شد و سطح آب در بخش وسیعی از سدها و آبراه های آن به کمتر از ظرفیت مطلوب رسید. این منطقه که به طور عادی خشک و کم باران است، در طول فصول گرم سال با تشدید مشکلات کم آبی، منابع آب آن به طور مرتب به خطر می افتد به طوری که برآورد می شود ۷۰ درصد بارش ها در این منطقه تبخیر شده و از دست می رود. در سال ۲۰۱۴، دولت ایران خواستار تلاش بیشتر برای محافظت از آب شد و ابراز نگرانی کرد که تغییر آب و هوا در جهان منجر به بدتر شدن وضعیت بارش ها در این کشور در سالهای آینده شود. براساس این گزارش، از ماه مه (اردیبهشت) تاکنون شماری از منابع اصلی آبی این کشور از جمله زاینده رود و دریاچه ارومیه خشک شده اند. نیویورک تایمز در اوایل سال ۲۰۱۴ اعلام کرد، دریاچه ارومیه(یکی از بزرگترین دریاچه های ایران) فقط پنج درصد آبی که در سالهای اخیر داشته است، را دارد و بخش عمده بستر آن اکنون با گرمای سوزان خورشید خشک شده است. این دریاچه وسیع روزی میزبان قایق های پر از گردشگری بود که به امید دیدن دسته های بزرگ فلامینگو که شهرت این دریاچه به واسطه آن بود، به این منطقه می آمدند.

 

 

علل اصلی کمبود آب در ایران چیست؟
۱- افزایش جمعیت:
شاید اولین کسی که نسبت به خطر افزایش جمعیت در نسبت با منابع اندک هشدار داد، توماس مالتوس در قرن ۱۸ باشد. حتماً می­‌دانید که در ۵۰ سال اخیر، جمعیت جهان به بیش از دو برابر افزایش یافته است. یکی از علل عمده آن را باید در رشد بهداشت عمومی به ویژه کاهش مرگ نوزادان، کودکان و مادران جست. در واقع تولدها زیاد نشده، بلکه مرگ و میر کم شده است. با این حال همه تخم­‌مرغ­‌ها را نمی‌توان در سبد افزایش جمعیت گذاشت، زیرا مثلاً درآمریکا روند کاهش آب شیرین در یک قرن اخیر، دو برابر روند افزایش جمعیت بوده است.کشورایران ازاین قاعده مستثنی نبوده وضمن اجرای کنترل زادوولدولی رشدآن همچنانان شتابان است.

 

 

۲- هدررفتن آب در کشاورزی: آبیاری غرقابی در ایران و کشت نامناسب یکی از معضلات ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. ۸۵% از آب مصرفی خاورمیانه در بخش کشاورزی مصرف می­‌شود که این عدد در ایران به ۹۰% می‌­رسد. این در حالی است که کشاورزی تنها ۱۵% از تولید ایران را شامل می­‌شود. درست است که یکی از علل مصرف بالای آب در کشاورزی این منطقه، آب و هوای خشک آن است، اما می‌­توان با روش‌­های نوین از این میزان مصرف کاست، بدون اینکه که دچار کاهش محصولات کشاورزی شویم.

 

 

۳- تغییرات آب و هوایی: عمده این تغییرات در یک کلمه خلاصه می­‌شود: گرم شدن جو زمین یا آنچه آن طرفِ آبی­‌ها به آن اتمسفر می­‌گویند. صنایع گسترده و گازهای گلخانه‌­ای به ویژه دی­‌اکسید کربن، دمای میانگین کره زمین را افزایش داده‌­اند. در نتیجه اگر چه بارش­‌ها کمتر شده، به علت گرما(که فاصله مولکول­‌های آب را بیشتر می­‌کند) یخچال­‌ها در دو قطب، ذوب شده و سطح آب­‌های آزاد در حال بالاآمدن است. پس بسیاری از شهرهای ساحلی باید سکنه خود را تخلیه کنند. تناقض دیگر این است که این تغییرات موجب خشکی در برخی قسمت­‌های کره زمین شده و راه‌­افتادن طوفان و سیل در قسمت­‌های دیگر شده است. وضعیت آلودگی جو زمین ناشی ازگازهای گلخانه ای مناسب نبوده و در معرض آسیبهای جدی ناشی از تغییرات جهانی اقلیم می باشیم.

 

 

۴- جغرافیای خشک و وابسته به بارش: زیست‌­بوم خاورمیانه که ما در آن قرار داریم، یکی از ریشه­‌های اصلی خشکسالی است اما در اینجا به یک مشکل خاص یعنی وابستگی ایران به بارشی که دائماً از آن کاسته می­‌شود، برمی­‌خوریم. ۸۵% از وسعت کشور در منطقه فراخشک، خشک و نیمه‌­خشک قرار دارد. به بیان دیگر ایران شامل یک فلات مرکزی خشک است که از نظر تغذیه آبی، کاملاً وابسته به دو رشته‌­کوه البزر و زاگرس است (دو استثنا در این مورد، جلگه مازندران و خوزستان است). رودخانه‌­ها عموماً از این دو رشته­‌کوه سرچشمه می‌­گیرند و ذخایر آبی نیز در فصول گرم، همان برف و یخی است که در ارتفاعات این دو از زمستان سال گذشته باقی مانده است.

 

 

۵- الگوی نامناسب مصرف: میانگین آب مصرفی سرانه جهان حدود ۵۸۰ مترمکعب برای هر نفر در سال است که این رقم در ایران حدود ۱۳۰۰ مترمکعب در سال است. علیرغم توصیه‌ها برای اصلاح الگوی مصرف آب در کشور، الگوی مصرف همچنان در ایران دو برابر میانگین دنیا است، این درحالی است که میانگین مصرف آب در ایران و جهان، به ترتیب هزار و ۳۰۰ مترمکعب و ۵۸۰ مترمکعب است.از سوی دیگر هدر رفت آب در ایران ۲۸ تا ۳۰ درصد است، درحالی که این مقدار اتلاف در دنیا، ۹ تا ۱۲ درصد گزارش شده است. استفاده نادرست از آب آشامیدنی برای شستشوی اتومبیل، استحمام، آبیاری باغچه‌ها، لباسشویی و ظرفشویی حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از الگوی جهانی آب است. بر این اساس، استاندارد مصرف آب در ایران برای هر فرد روزانه ۱۵۰ لیتر آب در شبانه روز است که براساس آن، سهم استحمام ۵۰ لیتر، سرویس بهداشتی ۳۰ لیتر، شستن لباس‌ها ۲۰ لیتر، پخت و پز ۱۵ لیتر، شستن ظرف‌ها ۱۵ لیتر، نظافت منزل و آبیاری باغچه ۱۰ لیتر، کولر و تهویه ۵ لیتر و آشامیدنی و غیره ۵ لیتر است.

 

 

عواقب وپیامدهای  وخیم کم‌­آبی


۱-
مرگ و بیماری انسان­‌ها: اما اضافه می­‌کنیم طبق برآورد سازمان ملل، با روند فعلی تا سال ۲۰۲۵ حدود دو سوم جمعیت جهان با تهدید کم‌­آبی و ۱.۸ میلیارد نفر با مصیبت بی­‌آبی روبرو خواهند بود. جدا از این، کم­‌آبی موجب کاهش محصول کشاورزی و فعالیت صنایع می­‌شود که به صورت غیرمستقیم بر زندگی انسان­‌ها اثر منفی می‌­گذارد.

 

 

۲- نابودی زیست‌­بوم­‌ها و کاهش تنوع زیستی: در ۲۰ سال اخیر بیش از نصف تالاب­‌های کره زمین خشک شده است. تالاب­‌ها برخلاف تصور اولیه، زمین­‌های بسیار بابرکتی هستند، یعنی اولاً محل تغذیه، رشد و زندگیِ بسیاری از پستانداران، پرندگان، ماهی‌­ها و بی‌­مهره‌گان هستند، ثانیاً منبع کشت برنج محسوب می‌­شوند که برای تغذیه جمعیت جهان جایگاه کلیدی دارد، ثالثاً آب را تصفیه می­‌کنند و رابعاً در جلوگیری از بروز طوفان و سیل، بسیار کارآمدند. طی دهه­‌های اخیر، روند کم‌­آبی به حدی رسیده که بسیاری از رودخانه­‌ها تنها در چند ماه از سال جریان داشته و بسیاری از دریاچه­‌ها دائماً کوچکتر می­‌شوند. دریاچه آرال در سه دهه اخیر وسعتی چون دریاچه میشیگان آمریکا را از دست داده است. هم کاهش آب آن، هم استفاده از آن در کشاورزی و هم آلوده­‌شدنش موجب غلظت نمک در آن شده است. از بین‌­رفتن دریاچه­‌هایی که این چنین بواسطه فعالیت­ انسان­‌ها تخریب می‌شوند، ناگهان سوپاپ اطمینان یک منطقه را از آن می­‌گیرد، در نتیجه مرگ و میر انسان­‌ها و نابودی گونه‌­های جانوری افزایش می­‌یابد.

 

 

۳- وقوع جنگ آب میان همسایه ها: بیشتر ما ایرانی­‌ها از تجربه کرده‌­ایم. اکنون این مسأله را در عرض و طول دهکده جهانی تصور کنید که هر روز استراتژیست­‌ها از خطر وقوع «جنگ آب» خبر می‌­دهند. حتی بزرگترهایمان که شغل اصلی­شان کشاورزی بوده است، چیزهایی در مورد منازعه ده بالا و ده پایین بر سر سهم آب شنیده‌­ایم، در مورد آن خوانده‌­ایم ویا متأسفانه آن را هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در سال ۲۰۱۲ میلادی اعلام کرد:«این تهدیدها واقعی است و دغدغه‌­های جدی در حوزه امنیت ملی ایجاد می‌­کند.». تداوم وضعیت ناگوار امروزی احتمال درگیری با اقوام و ساکنین جنوبی کشور و سواحل کارون محتمل به نظرمی رسد.

 

 

۴- مهاجرت و حاشیه نشینی: یکی دیگرازعواقب کم آبی مهاجرت و رشد حاشیه نشینی و به تبع آن افزایش آسیبهای اجتماعی من جمله قاچاق موادمخدر، سرقت، فساد و ناامنی می گردد. براساس آمار منتشره، ۲۶ هزار روستا در کشور هم اکنون خالی از سکنه شده است که بدون شک در حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت نموده و خود نوعی تهدیدبرای نظم اجتماعی کشور محسوب می گردد.

 

 

۵- آلوده‌­شدن آب­‌های قابل شرب: کشاورزی کنونی نه تنها بسیاری از منابع آبی را هدر می­‌دهد، بلکه آفت‌­کش‌­ها و کودهایی در آن مورد استفاده قرار می‌­گیرد که در آب­‌های سطحی رها می­‌شود و آن را آلوده می­‌کند. صنایع گسترده در کشورهای توسعه­‌یافته و در حال توسعه نیز برای کاهش هزینه تولید خود از مدیریت پسماندشان دریغ می­‌کنند و آن را بی­‌ملاحظه در رودخانه­‌ها، دریاچه­‌ها و دریاها خالی می­‌کنند. انسان­ها علاوه بر اینکه با افزایش جمعیت موجب گسترش صنایع برای تأمین غذا، خانه و پوشاک خود شده­‌اند و افزایش مصرف آب را به صورت غیرمستقیم افزایش داده­‌اند، با فاضلاب تصفیه­‌نشده­ خود نیز مستقیماً موجب آلودگی آب­‌ها می­‌شوند. لازم به ذکر است آلودگی­ به آبهای زیرزمینی هم نفوذ می­‌کند. بدتر از همه اینکه بسیاری از این آلودگی­‌ها به سرعت قابل شناسایی نیست و پس از اینکه چندسال بعد موجب بیماری افراد و گونه­‌های جانوری شد، تازه خود را نشان می­‌دهد.

 

 

۶- عدم دسترسی مردم به آب: آب سالم مهمترین عامل در سلامت پایدار شهروندان است که درپی بحران آبی انتقال آب شرب سالم به شهروندان با چالشهای جدی مواجه خواهدشد.

 

 

۷- تخریب محیط زیست: دریاچه ارومیه و تالاب‌­های مهمی چون هامون و گاوخونی خشک شده‌­اند یا در معرض نابودی قرار دارند. برای مثال فایننشال تایمز در مورد دریاچه ارومیه هشدار داده است که با کاهش سریع ارتفاع آب دریاچه از ۱۹۹۶ تاکنون، میزان ذخایر آن از ۳۱ میلیارد متر مکعب به ۱.۵ میلیارد رسیده است. ۸۰ هزار پمپ آب زیرزمینی و ۳۷ بند در اطراف دریاچه که عمدتاً برای مصارف کشاورزی است، موجب شده آب ورودی به دریاچه بسیار کاهش یابد. دولت یازدهم از آغاز بکار خود کمیته ویژه‌­ای را برای حل بحران دریاچه ارومیه تشکیل داده است. تالاب هامون نیز در سیستان و بلوچستان که زمانی با دو سه رودخانه پرآب اطرافش، گرمی و خشکی هوای سیستان و بلوچستان را تعدیل می‌­کرد، سال­ها است خشک شده و منبع پراکندگی گردوغبار در منطقه شده است.

 

 

۸- کاهش آب­‌های سطحی: بسیاری از رودخانه­‌های مهم تنها در فصول خاصی از سال جریان دارند و یا به کلی خشک شد‌ه­‌اند. در این مورد می‌توان علاوه بر زاینده­‌رود، از رودخانه قره­‌سو در استان اردبیل نام برد که با وجود ۲۸۵ کلیومتر طول از رشته‌­کوه تالش تا روخانه مرزی ارس، دست‌به‌گریبانِ خشکسالی است و به حالت نیمه­‌خشک درآمده است. رودخانه قزل­اوزن و تالوار نیز در شهرستان بیجار در معرض خشکی کامل قرار گرفته است. عفیفی، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان با بیان این معضل، علت اصلی آن را برداشت غیرقانونی آب توسط کشاورزان و باغداران و مدیریت نامطلوب بر منابع آبی دانست.

 

 

۹- مرگ گونه­‌های جانوری: بسیاری از گونه‌­های جانوری یا از بین رفته‌­اند یا دست­کم از ایران رخت بربسته­‌اند، مانند آهو و میش­‌مرغ در استان کردستان که متأسفانه علاوه بر خشکسالی و بیابان­‌زایی، صید بی­‌رویه نیز بلای جان­شان شده است. بر اثر خشکی زاینده‌­رود و در نتیجه آن، خشک‌شدن تالاب گاوخونی که اکنون تنها زه‌آب برخی زمین­‌های کشاورزی اطراف را دریافت می‌­کند، دیگر پرندگان مهاجری که از روسیه و قفقاز به جنوب کشور می‌­رفتند، در این تالاب اقامت نمی‌­کنند. به عنوان مثالی دیگر باید از ماهی‌­های رودخانه قره­‌سو در مشکین­‌شهر نام برد که بر اثر خشکی رودخانه ناشی از خشکسالی و بهره­‌برداریِ بیش از حد برای مصارف کشاورزی، در چند ماه اخیر تلف شدند. مدیر کل حفاظت محیط زیست استان اردبیل، این ماهیان را شامل ماهی سیاه، سس‌ماهی، ماهی برکه‌­ای، شاه­‌کولی و کپور ماهی دانست.

 

 

۱۰- بیابان­‌زایی و گرد و غبار: خشک­‌شدن زمین، جنگل‌­زدایی و بیابان­‌زایی علاوه بر تخریب زمین، موجب گسترش گردوغبار در فضای کشور شده است. لازم به ذکر است یکی از علل دیگر بیابان­‌زایی، کشت بیش از حد در یک زمین توسط کشاورزان و چرای بیش از حد دام در آن است. تنها در اصفهان، ده­‌ها هزار هکتار از زمین­‌های کشاورزی خشک شده و حدود ۵۰۰ میلیون اصله درخت در چند سال اخیر از بین رفته است. به گفته مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست استان اصفهان، خشک­شدن تالاب گاوخونی وضعیتی را ایجاد کرده که با وزش هر باد، گرد و غبار در مناطق اطراف آن حتی شهر اصفهان پراکنده می‌­شود، جدا از اینکه شوربودن این گردوغبار و نشستن آن بر زمین­‌های کشاورزی اطراف، بر باردهی زمین­‌های کشاورزی نیز اثر منفی گذاشته است.

 

 

۱۱- وابستگی غذایی وتهدیدامنیت ملی: مشکلات آبی ایران در حال آسیب زدن به اقتصاد ملی این کشور است. ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. به علاوه فعالیت این بخش، از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی می‌کند. در حقیقت نیز تهران با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا، اقدام به اختصاص یارانه‌ای مساوی به تولیدکننده و مصرف‌کننده کرده است. با این حال، اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است، زیرا بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲ درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود ۶۶ درصد نیاز غذایی ۷۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تولید می‌کند. تهران ناچار از وارد کردن ۳۷ درصد باقیمانده است؛ و تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را هشدار می‌دهد، که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیم‌تر کردن فشارهای مالی خواهد شد. در حقیقت، نیازهای بخش کشاورزی، اکنون حتی در حال صدمه زدن به امنیت غذایی کشور است.

 

 

۱۲- نشست زمین: یکی از مسائلی که در اثر برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی اتفاق می‌افتد نشست زمین (landsubsidence) است. این وضعیت اکنون در بسیاری نقاط استان‌های کرمان و خراسان که دشت‌ها با بیلان منفی آب زیرزمینی روبرو هستند مشاهده می‌گردد. نشست زمین در آکیفرهای محصور و نیمه محصور که از مواد آبرفتی تحکیم نشده و یا نیمه تحکیم شده تشکیل یافته باشند بیشتر مشاهده می‌گردد. در اثر برداشت آب زیرزمینی و خارج شدن آب از منافذ امکان متراکم شدن مواد تا عمق ۳۰۰ متر فراهم می‌گردد و هرچه بیشتر برداشت شود تراکم مواد بیشتر خواهد بود. نشست زمین باعث ایجاد شکاف‌های عمیق در سطح زمین، کج شدن لوله‌های چاه، خرابی ساختمان‌ها و لوله زائی چاه‌ها می‌گردد. لوله زائی به پدیده‌ای گفته می‌شود که در آن به دلیل نشست زمین قسمتی از لوله چاه به خارج از سطح زمین رانده می‌شود.

 

 

۱۳- تخصیص اعتبارات کلان: میزان خسارات- ناشی از تنش آب، بیابان‌زایی، و آلودگی- می‌تواند در بلندمدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیف‌کننده‌ای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد «بانک جهانی»، هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران، هم‌اینک نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه، به گفته «اداره حسابرسی دولت آمریکا» تحریم‌های طاقت‌فرسای واشنگتن و جامعه بین‌المللی، در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند و با گذشت زمان، این منابع ارزشمند بیشتر تحلیل رفته، حاصلخیزی بیشتر کاهش یافته، و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.

 

 

راهکارها:
۱- آگاهی­‌بخشی:
سازمانهای غیردولتی، احزاب و هسته های محلی و مدنی می توانند در بخش آموزش و تنویر افکارعمومی با موضوع بحران آب نقش بسزایی ایفا نمایند. توسعه کمی و کیفی موسسات مدنی می بایست یکی ازسیاستهای کلان دولت باشد. ضمن آنکه دراین خصوص می توان ازگروههای مرجع همانند مبلغین دینی، هیأتهای مذهبی و دانش آموزان و دانشجویان بهره برداری اجرایی نمود.

 

 

۲- همکاری جهانی: مشکل کم‌­آبی یکی از مشکلات بین­‌المللی است یعنی هم علل آن و هم پیامدهایش از مرزها می­‌گذرد؛ بنابر این جز از طرق بین‌­المللی قابل حل نیست.

 

 

۳- پیشگیری از گسترش کم­‌آبی با وضع مقررات سخت: درخواست رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در شهریور سال جاری برای تشکیل اتاق­های فکر میان نمایندگان دولت و تشکل­‌های مردم­‌نهاد و همچنین تأکید وی بر لزوم تلاش برای بکارگیری ایده‌­های دانشگاهی برای حل مشکل کم‌­آبی، طلیعه اقدامات مثبت در این زمینه است. خانم ابتکار همچنین به دستور دولت به صنایع بزرگ برای نصب تجهیزات مناسب خبر داد و هشدار داد در صورت عدم تعامل مثبت آنها تا آخر سال جاری، تذکر دریافت کرده و حتی شاید برخی از آنها تعطیل شوند.

 

 

۴- وجود یک نظام جامع و اولویت­­‌گذاری بر اصلاح بخش کشاورزی: فشار زیاد بر شهروندان برای صرفه­‌جویی در مصرف آب، در کشوری چون ایالات متحده صحیح است که حدود نیمی از مصرف آب به واحدهای مسکونی برمی­‌گردد. اما در ایران ۹۰% آب توسط بخش کشاورزی مصرف می‌شود و حتی اگر همه مردم در خانه­‌های خود و حتی واحدهای تجاری و صنعتی صرفه‌­جویی کنند، مشکلی حل نمی­‌شود. پس دولت و صداوسیما به جای این­گونه اقدامات و تبلیغات یا انداختن تقصیر به گردن کشورهای همسایه یا کره زمین، بهتر است هر چه زودتر راه چاره‌­ای برای اصلاح نظام کشاورزی در ایران ابداع کنند.

 

 

۵- حرکت به سمت افزایش منابع آبی با سرمایه‌­گذاری در این زمینه: اگر تنها به فکر افزایش منابع آبی باشیم، مثلاً پروژه انتقال آب خلیج فارس را به داخل فلات ایران پیگیری کنیم، علاوه بر اینکه هزینه­‌های سنگینی به صورت سالیانه برای این پروژه و شیرین­‌سازی آب از جیب مردم و دولت خواهد رفت، این کار بدان معنا است که از تغییر خود عاجزیم و تنها می­‌خواهیم همه چیز را با خود هماهنگ کنیم. با این حال اگر مواردی که پیش­تر گفته شد مانند پیشگیری از افزایش مصرف به ویژه در بخش کشاورزی نتیجه نداد، می­توانیم در برخی نواحی ساحلی از شیرین­‌سازی آب استفاده کنیم، یا از برخی کشورهای دیگر آب وارد کنیم. ضمن اینکه می­توان با سیاست‌­های مختلف در بلندمدت به افزایش آب­‌های زیرزمینی و سطحی یاری رساند.

 

 

نتیجه گیری:
تهدید متغیرهای زیست بوم انسانی بدون شک پیامدها و عواقب ناگوار اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. مهاجرت، گرسنگی، حاشیه نشینی، نابودی کشاورزی، مرگ گونه های جانوری و گیاهی، نابودی محیط زیست، مرگ تالابها و نشست زمین و تهدید سلامت عمومی شهروندان از مصادیق بحران آبی کشور ایران است.

 

 

براساس اسناد سازمان ملل ایران در آینده خشک تر و داغ تر خواهد شد و یکی از دلایل آن عملکردی است که در نتیجه حرکت به سوی توسعه در این کشور صورت گرفته است.

 

 

گری لوییس، هماهنگ کننده سازمان  ملل در ایران می گوید: در واقع توجه نکردن به انرژی های تجدیدپذیر و مصرف بیش از اندازه انرژی های تجدید ناپذیر باعث بروز این شرایط اقلیمی در ایران شده است و اگر بخواهیم فقر را از بین ببریم و به اهداف توسعه هزاره دست یابیم نیازمند آن هستیم که با شرایط ایجاد شده ناشی از تغییر اقلیم در دنیا کنار بیاییم. آگاه سازی عمومی یک وظیفه همگانی است قطعاً مردم زیادی از معضل دریاچه ارومیه، تالاب هامون و یا مشکل آب در مشهد مطلع نیستند. میزان ورود آب به سدهای کشور از مهرماه امسال تاکنون ۱۷ درصد کاهش یافته و هم اکنون تنها ۴۱ درصد مخازن از آب پُر شده است.

 

 

وزارت نیرو اعلام کرد: در مقایسه با سال آبی گذشته حجم آب موجود در مخزن سدهای بزرگ ایران کاهش یافت. این کاهش با توجه به روند نزولی آورد رودخانه‌ ها و ورودی سدهای کشور در یکماه گذشته اتفاق افتاده و میزان ورودی سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا پایان هفته گذشته در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۷ درصد کاهش نشان می‌دهد. بر این اساس، حجم آب موجود در مخزن سدهای کشور برای نخستین‌ بار از ابتدای سال آبی جاری(مهرماه ۹۳) در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته روند کاهشی در پیش گرفته و ۰.۶ درصد کاهش یافته است. براساس این گزارش، حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور هم‌اکنون ۱۹ میلیارد و ۴۳۰ میلیون مترمکعب به ثبت رسیده که در زمان مشابه سال گذشته، حدود ۱۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب گزارش شده بود. همچنین حجم آب ورودی به مخازن سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری(مهرماه ۹۳) تاکنون، با ۱۷ درصد کاهش در مقایسه با سال آبی گذشته به هفت میلیارد و ۱۰ میلیون مترمکعب رسیده است. این میزان در مدت مشابه سال آبی گذشته هشت میلیارد و ۴۸۰ میلیون مترمکعب گزارش شده بود.

 

میزان آب خروجی از سدهای کشور نیز از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، هشت میلیارد و ۲۰ میلیون مترمکعب گزارش شده است.

 

 

با این وجود اتخاذ تصمیمات اجرایی راهبردی، توسعه نهادهای مدنی، ایجاد بستر مشارکت پذیری مردم و همچنین آموزش و تنویر افکارعمومی از راهکارهای پیشنهادی در این خصوص می باشد.

 

 

منابع و مآخذ:
۱- سازمان ملل،بررسی عواقب بحران کم آبی درایران، مهر۱۳۸۲

۲-حیدری، حسین، روشهای کاهش خسارت خشکسالی، تهران، جهادکشاورزی،۱۳۸۲

۳-وزینی، حسن، ریشه خشکسالی در واقعیت یا الگوی مدیریت، روزنامه ایران، سال بیستم، شماره ۵۷۳۷، ۱۶ شهریور ۹۳

۴-کریمی، شاپور، نهادهای مدنی و تغییراقلیم، همایش توسعه پایدار و تغییراقلیم، خرداد۹۳، وزارت نیرو

۵- پایگاه خبررسانی خبرآنلاین

۶-گفتگوی آب، وزارت نیرو، جمعه ۱۹ دی ۹۳

۷- کتاب شیمی اول دبیرستان

۸-کردوانی، پرویز، (۱۳۸۰)، خشکسالی و راههای مقابله با آن  درایران، دانشگاه تهران

۹- هاشمی مختار، تبعات بحران آب درایران، روزنامه ایران، سال بیستم، شماره ۵۷۳۷، ۱۶ شهریور ۹۳

* این مقاله درهمایش بحران آب ایران و خاورمیانه، شیراز ۹۳ پذیرفته گردیده است.

 

 

 

 

انتخاب خبر