غرضی کاندیدای مجلس شورای اسلامی که نتوانست رای مردم تهران را بدست آورد معتقد است که مردم حق دارند جوک های سیاسی بسازند.

وقتی غرضی از سازندگان جوکهای سیاسی تشکر می کند

 

 

 
شرق پرس:  او با بیان اینکه مردم حق دارند نسبت به سیاست مداران یا نسبت به کسانی که خودشان را کاندیدا می‌کنند حرف بزنند و حتی جوک بسازند، اظهار داشت: در برهه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲،  حرف هایی که من می‌زدم باعث تعجب بسیاری از افراد می‌شد. اما الان بعد از حدود سه سال همه می‌دانند که آن حرفها، حرفهای درست و نیاز اجتماع بوده است و من هم از همه افرادی که لطیفه گفتند و شوخی کردند، تشکر می‌کنم.
 
 
 
 
ویژه نامه نوروزی شرق، در ابتکاری سوالات مردم از غرضی را با او در میان گذاشته است. بخش‎هایی از گفت و گوی سیدمحمد غرضی با این ویژه نامه را در ادامه بخوانید:
 
 
 
* اینکه یک دولتی هزینه‌های خودش را به قیمت ایجاد تورم پرداخت کند کار حرامی‌ است. روش من در اداره کشور این است که بگویم همه طلبکار دولت هستند به شرطی که ارزش واقعی پول را باز پس گیرند. کارهایی که دولت‌های گذشته کردند کارهایی غیر شرعی است. به جای اینکه بدهی‌شان را به دلار هزار تومان بپردازند به دلار سه‌هزار تومان پرداختند.
 
 
 
 
*در طول حدود ۳ سال گذشته اقدامات دولت در زمینه کاهش نرخ تورم و برقراری ثبات در فضای اقتصادی کشور قابل توجه بوده و امیدواریم با اتخاذ سیاست های مناسب و تاثیرگذار قدرت خرید مردم در جامعه افزایش یابد. در حالی که تورم در کشور تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری روند صعودی داشت همزمان با تشکیل دولت یازدهم مقابله با این پدیده در دستور کار تیم اقتصادی دولت قرار گرفت و از همان ماه های نخست نیز مسیر حرکتی تورم در اقتصاد تغییر کرد. دولت یازدهم در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که نوسان های قیمتی فراوانی در بازارهای اقتصادی وجود داشت و همین موضوع باعث افزایش بی رویه نرخ تورم شده بود. اما با اتخاذ سیاست های اقتصادی مناسب امروز نوسان ها کاهش یافته و نرخ تورم نیز در مسیر نزولی قرار گرفته است.
 
 
 
* در فیلم دوم تبلیغاتی من هم فردی به من گفت ستاد دارید گفتم نه. گفت چرا گفتم جنگ صفین را چه کسی بر هم زد. مگر مالک اشتر نگفت من تا ۲ ساعت دیگر معاویه را کت بسته می‌‌آورم، حضرت امیر فرمود زمانی که تو بیایی دیگر من نیستم. چه کسی بر هم زد؟ ستاد. بعد گفتم حالا من یک سوال از تو می‌‌پرسم. چه کسی سجاده را از زیر پای امام حسن(ع) کشید؟ گفت نمی‌‌دانم. گفتم من می‌‌دانم، ستادش. حالا این‌ها را نخواستم آنجا بگویم اما به شما می‌‌گویم. چه کسی شهید بهشتی را کشت؟ ۷۲نفر را مفتی دادیم دم تیغ. حالا شما بگو شهید. من هم می‌‌گویم شهید.اما مفت‌ آنها را از دست دادیم. چیزی گیرمان نیامد. ما در فرهنگ‌مان چیزی هست که دوست داریم حاکم همواره مقاومت کند. خدا صدام را لعنت کند که فرار کرد و کشته شد اما قذافی ایستاد و کشته شد. خب قذافی به درد حکومت می‌‌خورد.
 
 
 
*۴۳ سال کارمند و حقوق بگیر بودم و پس از آن بازنشسته شدم. نه صنعتگرم نه هیچ کار خاص دیگر. برکت خدا به اندازه کافی هست که امرار معاش کنم و هم اکنون با حقوق بازنشستگی زندگی می‌کنم. فرزندانم همگی شاغل و مهندس هستند. اما به هر حال قطعا ثروتمند محسوب نمی شوم.
 
 
 
* همان سال ۹۲ و در میانه انتخابات از من پرسیدند به نفع چه کسی کنار می‌روی و من گفتم من دراین بزرگانی که در این مناظرات نشستند نفعی نمی بینم که بخواهم به سود هیچ‌کدامشان کنار بروم.
 
 
 
*من همیشه نسبت به دولت هایی که تورم زا بودند منتقد هستم. در دولت آقای هاشمی نیز همیشه خدمت ایشان گفته بودم که این توسعه شما با تورم همراه خواهد بود. من همراه با انقلاب بودم نه همراه با مدیریت‌ها. همانطور که در مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ گفته بودم من توسعه سیاسی را برای جامعه واجب می دانم  و تمرکز قدرت سیاسی را بر خلاف توسعه اجتماعی می‌دانم و چون این دولت ها همیشه به صورت گروه های سیاسی آمده اند و من به تمام این سیاست ها معترض بودم.
 
 
 
*{در پاسخ به اینکه چرا در بزنگاه‌های مهم مانند سال ۷۶ ، ۸۴ و ۸۸ هیچ موضعی نگرفتید؟} به دلیل اینکه مواضعی که من داشتم مورد قبول قدرت سیاسی حاکم نبود. من برای اینکه حرفهایم را بگویم اقدام کردم ولی موانعی پیش رو بود که ترجیح دادم وارد نشوم. مثلا فرض کنید که من در سال ۷۶ توسعه ضد تورم را پیشنهاد می کردم کمااینکه این کار انجام شده بود و در سال ۸۴ من توسعه سیاسی را اظهار می‌کردم قعطا نظر من جایگاه مهمی در جامعه پیدا نمی کرد. پس تا به امروز صبر کردم تا مطالبم جایگاهی در جامعه پیدا کند و مورد اعتراض قرار نگیرد.
 
 
 
*{در پاسخ به اینکه چرا در مواردی که مربوط به حقوق شهروندی و دموکراسی است مانند توقیف مطبوعات، انحلال احزاب و برگزاری تجمعات قانونی و ..هیچ موضع گیری ای نداشتید؟} زیرا کسانی که این ادعاها را می‌کردند عقبه اجتماعی ندارند و چون من مطمئن بودم این کارها بدون عقبه اجتماعی به نتیجه نخواهد رسید، خودم را دچار مشکلی که قابل حل نیست نمی‌کردم. جریان سیاسی که من دنبال می‌کنم بر این پایه است که عقبه اجتماعی‌اش وصل به قاعده جامعه باشد و انرژی سیاسی  جامعه را هدر ندهد. تا زمانی که سیاست مدار عقبه اجتماعی مطمئن و توانمندی نداشته باشد موفق نخواهد شد. دیدیم که در تمام این سالها حرف این عزیزان هم به کرسی ننشست و در بعضی از مواقع به شدت انرژی سیاسی جامعه را از بین برد . مثل سال ۷۸ یا سال ۸۸.
 
 
 
*من تشکیل دهنده سپاه هستم و خودم مجوز تشکیل سپاه را از امام گرفتم و بعد قدرت سیاسی به اتفاق آرا بنده را رد کرد. دقیقا زمانی که شورای انقلاب دستور بر اجرا کردن فرمایشات امام را داشتند، حتی یک نفر در شورای انقلاب با اینکه من فرمانده سپاه شوم موافقت نکرد. بدین دلیل که شورای انقلاب بنده را فردی سیاستمدار می دانست و می گفتند نباید فردی سیاسی مانند غرضی بر تارک سپاه بنشیند. من بر این باورم که بایستی سپاه بدون دریافت امتیاز در جامعه زندگی کند. سپاهی که امتیاز طلب شود دچار مشکلات می شود.
 
 
 
* آقای احمدی نژاد توانایی نگهداری قدرت سیاسی که به ایشان محول گردیده بود را نداشت و در آخرهم تمام دوستان خود را به دشمن تبدیل کرد.