اخلاق قانون نانوشته است و آنچه امروز موفقیت مدیران ما را با چالش های اخلاقی مواجه نموده، این است که متاسفانه کمتر پشتوانه حقوقی برای رعایت اخلاق در سازمان وجود دارد و حتی در برخی موارد شاهد تضادها و تناقض هایی در این خصوص هستیم.

فرهاد پرداخته موفقیت مدیران در گرو اخلاق

 

 

 

شرق پرس: مدیریت اخلاق  سبب می‌شود که حتی در شرایط آشفته، سازمان عملکرد اخلاقی خود را حفظ کند و همین امر خود منجر به شکل گیری کــارهـای گروهی قوی و افزایش بهره وری است.

 

امروز اگر مدیر بترسد، متزلزل باشد، مصلحت اندیشی کند و منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح دهد، اگر فاقد استقامت و پشتکار باشد، شتابزده و عجول باشد، نفوذ پذیر باشد، متکبّر و مستبد باشد و از رأفت و رحمت و لطف نسبت به همکاران و زیردستان بی¬ بهره باشد، از اجرای بهترین برنامه¬ ها و ایجاد کمترین هماهنگی‌‌ها، و انجام هرگونه کنترل و نظارت، و بالاخره از سامان بخشی مطلوب به اجزای مختلف تحت مدیریت خویش، عاجز خواهد ماند.

 

هرکجا قانون سکوت کند ما ملزم به رعایت قواعد اخلاقی هستیم

 

شعار بی عمل و دادن وعده و وعید بدون شک حکم فریب مردم را دارد و از منظر آموزه‌های اخلاقی نکوهش شده است و اگر صداقت در کلام و رفتار ما وجود نداشته باشد، گذر زمان حقایق را آشکار و “اعتماد” بعنوان مهمترین سرمایه اجتماعی افراد در هر جامعه‌ای، دچار خدشه خواهد شد.

 

اگر اعتماد میان مردم و مدیران کمرنگ شود …!

 

امروزه دیده می شود افرادی که از علم و آگاهی مناسب برای مدیریت بهره¬ مند ند، لکن باز هم در حوزه¬ ی مدیریت خویش گرفتار مصایب و مشکلات و ناکامی¬ هایی هستند که ریشه در روحیات و خلقیات نامناسب آنها دارند.

 

مدیریت و رهبری یک سازمان، تنها با آگاهی¬ های عمومی و تخصّصی و نیز مهارت¬ ها و زبردستی¬ ها  و زیرکی ها در اجرای آموخته¬ ها، به سامان نمی¬ رسد، بلکه باید در کنار این تخصص که بدون شک جز شروط لازم است عنصر «اخلاق» را نیز قرار داد.

 

منظور از عنصر اخلاق، منش، روحیه و شخصیّت اخلاقی ویژگی ای است که مدیران و رهبران باید آن¬ را در خود پرورش داده و احراز کنند.

 

نقش  اخلاق از مفاهیم مهم و حیاتی زندگی بشر می باشد و اصولا” زندگی بدون آن میسر نمی شود، اخلاق جایگاهی بسیار عظیم در میان سایر معانی و مفاهیم دارد و فلسفه ی بعثت ۱۲۴ هزار پیامبر برشمرده شده است و همه انبیا و اولیا در طول تاریخ تمام سرمایه های مالی و جانی خود را در طبق اخلاص گذاشتند و با جان و دل در مسیر تخلق به اخلاق کوشیده اند.

 

آنچه مسلم است اینکه تمام مشقات و سختی‌ها و اهداف و برنامه‌های پیامبران الهی در راستای فرهنگ سازی مسئله‌ی والا و مقدس اخلاق بوده است، به این معنا که تمامی تعالیم و مفاهیم انبیای الهی حکم پله‌هایی دارند که نربان بلند و پر فرازی را به عنوان اخلاق پدید می‌آورند.

 

موفق ترین مدیران، پایبندترین آنها به اخلاق است

 

  رسول اکرم (ص) می فرمایند   « انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق »   این حدیث بزرگ و زیبای نبوی ما را با همه‌ی کرامات و عظمت‌های اخلاق آشنا می‌کند و راه و شیوه‌ی رسالت پیامبر ختمی مرتبت را روشن می‌سازد.

 

به این ترتیب مدیران در هر سطح و جایگاهی که هستند، از طرف پیامبران الهی مأموریت می‌یابند که اخلاق جامعه‌ساز را ترویج، تبلیغ و نهایتا” تکمیل کنند.

 

اگر مدیران این کار را انجام دادند و به نوبه‌ی خود ابتکار عمل را به دست گرفتند، می توان امیدوار بود که اهداف اخلاق مداری پیامبران در جامعه محقق شود، اما اگر از این مسئولیت خطیر شانه خالی کردند، بزرگترین ضربه بر پیکره‌ی اخلاق جامعه زده‌اند.

 

انتظار این است که مدیران، مدیریت اخلاق اجتماع را به دست گیرند و با مدیریت قوی و مقتدرانه روز به روز سطح اخلاق جامعه را ارتقا بخشند، و بی شک عملی غیر از این نمی‌تواند کمکی در راه تحقق شعار انبیا کند و گره‌ای از گره‌های جامعه را باز نماید.

 

  اخلاق شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است و تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست، بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می‌کنند که باتوجه به اصول اخلاقی در مقام عمل همیشه یک راهکار درست وجود دارد. بطور کلی  مدیریت اخلاق، شناسایی و اولویت بندی ارزش ها برای هدایت رفتارها در سازمان است.

 

این که اخلاق تا چه حد می تواند به موفقیت مدیران کمک کند، باید گفت امروزه موفق ترین مدیران در سراسر گیتی، پایبندترین آنها به اخلاق است و هر مدیری به منشور اخلاقی آن حرفه و شغل احترام بگذارد به تداوم حیات آن سازمان کمک کرده است.

 

مطالعات اثبات نموده است که توجه به اخلاق در مدیریت به بهبود اساسی اوضاع جوامع مختلف انجامیده و بدون شک « اقوام روزگار به اخلاق زنده‌اند, جامعه ی فاقد اخلاق، بی ثبات  است».

 

مدیریت اخلاق  سبب می‌شود که حتی در شرایط آشفته، سازمان عملکرد اخلاقی خود را حفظ کند و همین امر خود منجر به شکل گیری کــارهـای گروهی قوی و افزایش بهره وری است.

 

پایبندی یک مدیر به اخلاق باعث می‌شود رفتارهای کارکنان با ارزش‌هایی که به نظر رهبران سازمان در اولویت قرار دارند هماهنگ شود.

 

معمولاً سازمان‌ها تناقض آشکاری بین ارزش‌هایِ ترجیح داده شده و ارزش‌هایی ‌می بینند که توسط رفتار کارکنان در محیط کار منعکس می‌شود، توجه و بحث و گفتگوی مداوم درباره ارزش‌ها باعث افزایش روحیه کارگروهی، صداقت و صراحت در محیط کــار شده و کارکنان احساس می‌کنند که بین ارزش‌های آنان و ارزش‌های موردنظر سازمان همخوانی و هماهنگی وجود دارد، لذا با انگیزه و عملکرد قوی کار می کنند.

 

مدیریت زبان، مهمترین اصل اخلاقی است

 

اخلاق قانون نانوشته است و آنچه امروز برخی از مدیران ما را با چالش های اخلاقی مواجه نموده، این است که متاسفانه کمتر پشتوانه حقوقی برای رعایت اخلاق در سازمان وجود دارد و حتی در برخی موارد شاهد تضادها و تناقض هایی در این خصوص هستیم.

 

یک مدیر مسئولیت پذیر، خوب می داند که مسئولیت اخلاقی او بسیار مهم تر از مسئولیت حقوقی اوست و هرکجا قانون سکوت کند ما ملزم به رعایت قواعد اخلاقی هستیم چرا که اخلاق همواره بر قانون تقدم دارد و در مواردی ممکن است رفتاری از حیث قانون مجاز باشد و هیچ گونه مسئولیت کیفری و حقوقی در پی نداشته باشد اما از نظر اخلاقی انجام چنین کاری مسئولیت آور است و به همین دلیل برخی اخلاق را قانون نانوشته می دانند و معتقدند اخلاق از جایی آغاز می شود که قانون پایان می بابد.

 

یادمان باشد که دقیق ترین و کامل ترین قوانین اگر مورد تبعیت قرار نگیرد کارکردی ندارند پس ترویج اخلاق در فرهنگ سازمانی سبب قانون پذیری افراد می شود و قانون پذیری یکی از الزام های اخلاقی است که خود منجر به پیش بینی پذیر بودن رفتار یک مدیر دارد و این اصل مهم نیز منجر به شکل گیری و تحقق اعتماد در درون یک سازمان می شود.

 

مدیریت زبان مهمترین اصل اخلاقی است که یک مدیر باید در مراقبت از آن  بکوشد.

 

اگر اعتماد میان مردم و مدیران کمرنگ شود دیگر نباید انتظار شکل گیری اجتماعی پویا و با نشاط را داشت، یادمان باشد که دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

مسند عزت گزین و مرد خطر باش

اهل صفا، اهل علم، اهل هنر باش

 

فرهاد پرداخته