شرق پرس: صف نانوایی طولانی است و همین مساله باعث شده است تا مردم در صف به اظهار نظر و بحث درمورد وضعیت اقتصادی کشور مشغول باشند.
خانمی می گوید: همه چیز گران شده ، اصلا معلوم نیست لغو تحریم ها چه شد؟مرد مسنی در پاسخ می گوید: باید صبر داشت، خم رنگ رزی که نیست.آشنای ما در وزارت اقتصاد گفته دولت هیچ پولی ندار د و خزانه خالیست.
مرد جوانی در جواب آه می کشد و می گوید: ای بابا انقدر متخلف هست که خزانه هم پر باشد به من و شما نمی رسد.
دختر جوان که تا کنون ایستاده بود و لبخند می زد، می گوید: تا زمانی که به دولت اعتماد نکنیم چیزی درست نمی شود.
ایستگاه اتوبوس مملو از جمعیت است.آخر وقت است و مردم قصد دارند بعد از کار روزانه به منزل بروند.در این میان صحبت ۲ مرد درباره برجام و نظرات آنها باعث می شود بحث همگانی شود.مرد اول می گوید: با توافق هسته ای پای آمریکا را به ایران باز کرده ایم و با شیطان دست داده ایم.
مرد دوم می گوید: عصر قهر با دنیا گذشته، باید با دیپلماسی با همه مردم جهان دوست بود. پیرزنی که کنار آنها ایستاده می گوید: ای آقا بگویم مرگ بر آمریکا اما نان شب نداشته باشیم چه فایده برای مردم دارد.دختر جوان در این میان می گوید: ما برای این انقلاب زحمت کشیدیم.من پدرم جانباز است و دو پا ندارد نباید به همین آسانی جنایات آمریکا را فراموش کرد و …. این بحث تا آمدن اتوبوس ادامه دارد و هر کس خود را صاحب حق می داند.
از این دست صحبت ها در محافل عمومی و خصوصی بین مردم زیاد است.در واقع از راننده تاکسی گرفته تا نوجوان دبیرستانی همه و همه در باره مسائل مهم مملکتی خود را صاحب نظر و برحق می دانند و این مساله از یک سو خوب است و از یک سو بد.
بد آنجایی است که نظر دهندگان تنها به شنیده های خود از این ور و آن ور اعتماد می کنند و بر اسا آن نظر می دهند و درباره موضوعات بحث تحقیق و مطالعه ندارند و خوب آنجایی است که مشارکت مردم در امور مهم کشور و آگاه سازی مردم را به همراه دارد.
در عصر اطلاعات و ارتباطات امروز، بی تردید آگاه بودن و مطلع بودن مردم از جریانات سیاسی و اقتصادی کشور می تواند گام مهمی در پیشرفت و توسعه به همراه داشته باشد به شرطی که جای مطالعه و تحقیق در اظهار نظرها خالی نماند.
نظر یک جامعه شناس درباره صاحب نظر بودن مردم در موضاعات مختلف
یک جامعهشناس درباره رواج اظهارنظرهای سطحی در جامعه از سوی اقشار مختلف میگوید: از لحاظ جامعهشناختی بروز چنین پدیدهای دارای ریشههای اجتماعی است؛ به لحاظ تاریخِ اجتماعی در اعصار و دورههای مختلف در جوامع بسته همواره حضور و کنش در حوزههای عمومی برای افراد هزینههای زیادی داشته و باعث رشد پنهانکاری و فربه شدن حوزههای خصوصی شده است.
علیرضا عزیزی میافزاید: در این نوع جوامع افراد ترجیح میدادند تا تمام دغدغهها و نگرانیهایشان را درباره مسائل شخصی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جمعهای خانوادگی و خصوصی بیان کنند تا با کمترین هزینه اجتماعی مواجه باشند.
به گفته او در این شرایط به جای آنکه مسائل در سطح جامعه مطرح و حل و فصل شود عمدتا تنها در جمعهای خصوصی و خانوادگی به عنوان درد و دلها و نگرانیهای شخصی افراد مطرح میشود و لحاظ کردن تاریخِ اجتماعی، فرهنگ عمومیما مبتنی بر فرهنگ شفاهی است، لذا سخنوری و همراه نمودن دیگران با خود نوعی احترام و تایید اجتماعی برای فرد را در پی داشته است، به همین جهت هنوز هم یکی از مهمترین روشهای نفوذ در دیگران، خودنمایی، کسب احترام و تایید اجتماعی در جمعهای خصوصی سخنوری است.
عزیزی تصریح میکند: در این شیوه افراد میکوشند به هر طریق حتی سخن گفتن درباره موضوعاتی که اطلاعات دقیقی هم درباره آن ندارند، نفوذ و اعتبار اجتماعی به دست آورند.
او با بیان اینکه یکی دیگر از پیامدهای رواج فرهنگ شفاهی در کشورمان، سطحی نگری درباره مسائل عمومیجامعه است، میافزاید: از آنجا که سطح مطالعه و آشنایی با فرهنگ نوشتاری در جامعه ما ضعیف است افراد اطلاعات و دانش عمیق و تخصصی از مسائل ندارند و دقت نظر و جامع نگری به عنوان یک ارزش، اهمیت خود را در اظهارنظرها از دست می دهد و افراد بیآنکه پروای صحت و دقت نظراتشان را داشته باشند آن را بیان می کنند.
به گفته این جامعهشناس باید این موضوع را مورد توجه داشت که ضعف علوم انسانی در کشور ما باعث شده است که حتی فارغالتحصیلان چنین رشتههایی نیز از توانمندی لازم برای موشکافی و تحلیل دقیق مسائل جامعه برخوردار نباشند، لذا در حوزه اجتماعی و آنچه که با انسانها سروکار دارد، عمدتا گفتوگوها به اظهارنظرهای شخصی محدود میشود و در چنین بستری آنهایی که سخنورترند پیشتازترند.