حضرت صاحب الزمان می خواهند شیعه مسئولیت پذیر باشد و با جدّیت بیشتری در نشر معارف دینی و دعوت بسوی خداوند در زمان غیاب او تلاش نماید. اگر امر به معروف را از جامعه برداریم در واقع آرمان های اعتقادی خویش را دچار خسران نموده ایم.

قیام برای قائم

 

 

شرق پرس: قسم به قلم و آنچه که می نویسند(آیه ۱ سوره اعلی)

 

 

 

در جهان کنونی که اذهان مردمان متوجه محتواهای متکثری اعم از صواب و ناصواب است یکی از ضرورت های جامعه پرداختن به مقولاتی است که گره از مشکلات روحی بشر بگشاید. در میان همه ی نحله های فکری می توان  مقوله ی امید را مشاهده نمود.

 

 یعنی تمامی تئورسین ها سعی کرده اند در کنار طرح مشکلات جامعه راهکارهایی نیز ارائه دهند و اگر جهان مد نظر آنها مطلوب نیست،مخاطبان را دلگرم به آینده ای کنند که دگر از مصائب ،خبری نباشد. آنچه که مورد نظرنگارنده ی این نوشتار است تمرکز در وعده هایی است که پیامبران الهی در این باب طرح نموده اند که وجه اشتراک این محتوا را میتوان در ماجرای منجی گرایی به نظاره نشست در معارف دینی نیاز به یک منجی برای حل بحران هایی که بشر را احاطه نموده اند مطرح شده است. سوالی که ایجاد می شود آن است که ؛ مد نظر چه بحران هایی است و چه مشکلاتی پیش می آید که باید حتماً یک انسان الهی در جایگاه یک فرد متصل به حضرت حق و مورد تأیید پیامبر و اهل بیت آنها را حل و فصل نماید؟ از روایات شیعه علائم کلی برای دوران قبل از ظهور نقل شده که بسیار قابل تأمل است. علائمی که می توان گفت محیط بر جهان کنونی گشته است.

 

 بصورت مثال امام صادق(ع) در روایتی مفصل به چند مورد از علائم کلی ظهور اشاره می کنند از جمله:

 

۱-حق مرده، و (حق‏جویان و) اهل حق از میان می روند -۲- هر که را به کار بد بستایند خوشحال گردد و سخن گوینده را بهاو باز نگرداند -۳- حرام حلال شود و حلال حرام گردد-۴- فرمانروایان در داورى رشوه گیرند-۵- غیبت را سخن خوش مزه ونمکین شمارند-۶- گر کسى سخن حق گوید و امر به معروف و نهى از منکر کند دیگران او را نصیحت کنند و بگویند: این کاربر تو لازم نیست و………….(الروضه الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏۱، ص: ۵۴)
اما مسئله قابل تأمل آن می باشد که نقش افرادی که می خواهند در جریان حق و جبهه ی خداوند قدم بردارند چه می شود؟آیا باید همچون یک انسان تابع در کنار این معضلات زیست نمایند؟ و منفعلانه منتظر ظهور باشند؟ یقیناً پاسخ منفی است و مفاهیم دینی این نکته را به ما القا می نماید که منتظر کسی است که از برای نجات جامعه در راستای اهداف منجی فعالیت می نماید. به تعبیر مرحوم دکتر شریعتی: انتظار مکتب اعتراض است! .اعتراض به چه؟ به همان معضلاتی که برخی از آنها سابقاً مطرح شد. تلاش حقیر بر آن محور قرار گرفته است که مخاطبان گرامی را با بررسی برخی از مشکلات حاد جامعه ی ایران اسلامی به قیامی که بر عهده ی یک منظر واقعی است دعوت نمایم . مشکلاتی که آنچنان در مویرگ های اجتماع ریشه دوانیده که حل آنها مشکل می نُماید. اینک با طرح قسمتی از خطبه ی معروف البیان امیرالمؤمنین که در آن از قول حضرت موعود ،در زمانیکه ظهور می نمایند و در صفا و مروه بین یاران قرار می گیرند نکاتی مطرح شده است، مبحث را پی می گیریم(منبع روایت مورد بحث:الزام الناصب/ ج۲/ص۲۰۴/س۱۲-معجم الملاحم والفتن/ ج/۲ص۱۰۶/س۸-مجمع النورین/ ص۳۳۴-فرهنگ سخنان امام مهدی(ع)/ص۸۶). امام زمان(عج) در همین حدیث شریف در بین یاران خویش مواردی را تحت عنوان پیمان نامه ذکر می کنند که می توان از آن به عنوان وظایف منتظران نیز بهره برد نظیر:

 

۱-نفی تجمل گرایی یا مصرف گرایی:در قسمت های مختلف این خطبه بدان اشاره می کنند:

 

الف) به زراندوزی و جمع کردن طلا مبادرت نکنید-ب) به جمع کردن نقره مشغول نشوید- ج) هرگز لباس زربافت نپوشیدد) در زندگی ساده زیست باشید و خاک، فرش زندگی شما باشد.

 

مشکلی که به شدت کشور ما را در بر گرفته است و روز به روز بر حجم این مشکل افزوده می شود . زندگی ها مان آنقدر تجملاتی شده است که گاهاً همین مسئله منجر به جدال ها،نزاع ها،حسادت ها و خسارت های مالی می شود و بصورت کلی می توان آنرا به عنوان یکی از آفت های اصلی جامعه ی  ایرانی تلقی نمود. سوگمندانه برخی به بهانه ی زیباگرایی و تحت عنوان مشابه دچار افراط گشته و موجب زیان های فراوانی می گردند علی الخصوص زمانی که کشور مسلمان را مجبور به وابستگی به بلاد کفر نمایندو تولید ملی را دچار بحران می نمایند. در واقع این موضوع را می توان از دو جهت مضر دانست،جهت نخست مضر برای نظم اجتماع و کشور و جهت دوم هم مضر برای نفس انسان و ایجاد انحراف اخلاقی در اوست.

 

۲- نهی از سرقت: هرگز دست به دزدی نزنید

 

این جرم شعبات متعددی دارد که هم اکنون فضای کشور ما را با تهدید جدی مواجه نموده است . طبق آمار رسمی در سال ۱۳۹۱ هر روز ۲۸۰۰ سرقت رُخ داده است . اگر جرائمی نظیر اختلاس و اخذ رشوه و کلاهبرداری و …..را هم بدان بیفزاییم با آمار بسیار منفی مواجه می شویم درحالیکه در یک کشور منتظر نباید چنین اتفاقاتی با این حجم رخ دهد. مباح گشتن اخذ رشوه در ادارات دولتی و مناصب حکومتی و همچنین اختلاس های فراوان  و رانت های موجود در فضای اقتصادی کشور انسان را دچار تحیّر می نماید و آنجاست که دوری از خدا محسوس می شود! در همین زمینه  امام رضا(ع) فرمودند: حَرَّمَ اللّه‏ُ السَّرِقَهَ لِما فِیه مِن فَسادِ الأموالِ وقَتلِ النَّفسِ لَو کانَت مُباحَهً ، ولِما یَأتی فی التَّغاصُبِ مِنَ القَتلِ والتَّنازُعِ والتَّحاسُدِ ، وما یَدعُو إلى تَرکِ التِّجاراتِ والصِّناعاتِ فی المَکاسِـبِ ، واقتِناءِ الأموالِ إذا کانَ الشَّیءُ المُقتَنى لا یکونُ أحَدٌ أحَقَّ بهِ مِن أحَدٍ.خداوند دزدى کردن را حرام فرمود ، چون اگر مباح بود موجب تباهى اموال و آدم کشى مى‏شد و به خاطر این که غصب اموال‏ یکدیگر مایه‏کشتار و درگیرى‏ و حسد ورزى نسبت به یکدیگر مى‏شود و نیز چون موجب مى‏شود که تجارت و پیشه‏ورى ترک شود و اموال و ثروتهاى ناحقّ و ناروا بدست آید.

یا امام صادق(ع) می فرمایند: زنا نمی‌کند زنا کننده در حالی که به خدا و روز جزا ایمان داشته باشد و همچنین دزدی نمی‌کند شخص دزد در حالی که ایمان داشته باشد.

 

۳- نهی از عدم رعایت اصول اقتصادی:
الف)گندم را احتکار نکنید- ب) هرگز جو را احتکار نکنید.
در همین زمینه توجه شما را به حدیثی از رسول خدا جلب می نمایم که فرمودند: هرکسی که قوت مردم را به انتظار گرانی تا چهل روز نگهدارد از خداوند بیزار و بریده شده و خداوند هم از او بیزار است!
براستی در خصوص کالاهای مورد نیاز جامعه ، در بازارهای ما به چه میزان به این توصیه ها توجه می شود؟ علت گرانی برخی از کالاهای مصرفی چیست؟ و این رفتار چه نشانه ای را متذکر می شود؟!

 

ج)هرگز ربا نخورید.
در خصوص پلیدی و زشتی این گناه بسیار شنیده ایم تا جاییکه قرآن کریم از آن به عنوان جنگ با خدا یاد کرده است! حال پرسش این است؛ زندگی مردم ما چقدر آغشته به مال حرام و ربوی شده است؟ بانک های ما چه مسیری را در پیش گرفته اند؟ جرائم دیرکردی که بابت تأخیر در پرداخت اقساط اخذ می شود و اکثریت مراجع تقلید آن را حرام دانسته و در سفر جناب آقای سیف ریاست بانک مرکزی به قم به او متذکر شدند چه بلایی بر سر حیات معنوی ما می آورد؟ وام هایی که با فاکتورهای صوری اعطا می شود و مردم فوج فوج از آن استفاده می نمایند چه تقوایی باقی می گذارد؟ و براستی با این شرایط مجالی برای اتصال به موعود باقی می ماند……….؟!

 

۴- پرهیز از فساد و فحشاء:
الف)هرگز به فحشاء و فساد گرایش نداشته باشید- ب) از فساد و فحشاء همواره بیزاری بجوییدفساد علت های مختلفی دارد و نیز حالت های متکثری بر می دارد اما بنظر یکی از مصیبت بارترین مصادیق آن که خود یک فساداجتماعی است و زمینه ساز انحرافات اخلاقی و جنسی خواهد شد مقوله ی کاهش ازدواج و افزایش طلاق است. موضوعی که منفورترین حلال خداوند اعلام شده و حضرت امام صادق(ع) در این خصوص می فرمایند: الکافی عن صفوان بن مهران عن الإمام الصّادق علیه السلام :قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ما مِن شَیءٍ أبغَضَ إلى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ مِن بَیتٍ یَخرَبُ فی الإسلامِ بالفُرقَهِ
••• ثُمّ قالَ أبو عبدِ اللّه ِ علیه السلام : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ إنّما وَکَّدَ فی الطَّلاقِ و کَرَّرَ فیهِ القَولَ مِن بُغضِهِ الفُرقَه.رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود : در اسلام هیچ چیز نزد خداوند عزّ و جلّ منفورتر از خانه اى نیست که با جدایى ویران شود، سپس امام صادق علیه السلام فرمود : خداوند عزّ و جلّ از آن رو نسبت به طلاق [ندادن ]تأکید فرموده و بارها از آن سخن گفته است ، که از جدایى و تفرقه نفرت دارد.

 

متأسفانه این بحران در کشور ما آمار نگران کننده ای دارد و به شدت نهادینه گشته است. طبق آخرین اخبار رسمی در سال ۱۳۹۳ در کشور ما  ۷۱۲ هزار و ۸۷۵ ازدواج ثبت شده که این رقم نسبت به سال ۹۲ شش درصد کاهش داشته است و  ۱۶۳ هزار و ۲۲۸ طلاق ثبت شده که این رقم نسبت به سال ۹۲، ۲/۹ درصد افزایش داشته است . همچنین علت اصلی طلاق نیز دخالت خانواده‌ها، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، ترک زندگی و عدم تحقق شروط ضمن عقد اعلام شده است (طی مصاحبه جناب آقای تویسرکانی ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور)،. حقیقتاً چه اتفاقی افتاده است که اینگونه اوامر خداوندی رازیر پا می گذاریم؟ آیا همه ی مسئولیت ها در زمینه ی تأخیر ازدواج و افزایش طلاق به عهده ی دولت هاست؟نکته ی قابل ذکر دیگر  یکی از اسف بار ترین اتفاقاتی است که در سالهای اخیر مرسوم شده است و آن برگزاری جشن هایی موسوم به جشن طلاق است!و این یعنی اوج انحطاط اخلاقی جامعه منتظر و فروپاشی حداقل های زندگی سالم و با معنویت.

۵- دوری از غیبت: هرگز از مؤمنین بدگویی نکنید.
در مقام تعریف غیبت رسول ا… می فرمایند:آیا می دانید غیبت چیست؟عرض کردند خدا و پیامبراو بهتر می دانند.فرمودند: این که از برادرت چیزی بگویی که دوست ندارد.عرض شد اگر آنچه که می گوییم در برادرم باشد چه؟فرمودند: اگر آنچه که می گویی در برادرت باشد غیبت او را کرده ای و اگر آنچه می گویی در او نباشد به او تهمت زده ای(الترغیب و الترهیب ج۳ ص۵۱۵ ح۳۱)در مذمّت غیبت کردن احادیث فراوانی وارد شده است و در آیات قرآن نیز با تعبیر ، خوردن گوشت برادر مُرده ی برادر خویش ، آشنا گشته ایم. اما چرا مجدداً مرتکب این گناه عظیم می شویم؟! سوگمندانه کثرت انجام این گناه کم کم موجب حلّیت عرفی آن گشته است تا جاییکه دیگر اعتراضی به این موضوع نمی شود و فقط از منابر مناهی را می شنویم. اثرات مخرب این گناه بر جامعه نظیر ایجاد اختلافات و کینه ها و …..و بر روحیات افراد مشهود است و نیازی به بازگویی مکررات وجود ندارد و در خصوص چگونگی این گناه و راه جبران آن و موارد مجاز غیبت نمودن نیز می توان از کُتُب فقهی و نظریات عالمان دینی استفاده نمود.اما حضرت امیرالمؤمنین(ع) در زمینه ی این اثم کبیر، شعری سروده اند که خواندنی است:
دَّبْتُ نَفْسى فَما وَجَدْتُ لَها                     بِغَیرِ تَقْوَى الاْلهِ مِنْ اَدَبِ
فى کُلِّ حالاتِها وَ اِن قَصُرَتْ                    اَفْضَلَ مِنْ صَمْتِها عَنِ الْکَذِبِ
وَ غیبَهِ النّاسِ اَن غیبَتَهُم                      حَرَّمَها ذُوالْجَلالِ فِى الْکُتُبِ
اِن کانَ مِن فِضَّهٍ کَلامُکِ یا                     نَفْسُ فَاِنَّ السُّکوتَ مِن ذَهَبِ؛

 

به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و براى ‏آن  ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نیافتم و اگر از پس این امر برنیامد براى آن چیزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نیافتم و از غیبت مردمان، همانا غیبت آنان را خداوند با عظمت در کتاب‏ها حرام کرده است

اى نفس، اگر سخن تو                         نقره است، سکوت طلاست(اعلام الدین ص ۲۷۳)

 

با وجود این گستردگی در گناه ،آیا شیعه نباید قیام کند ؟ جهاد چه مفهومی دارد و در چه مواردی لازم می گردد؟ قیام علیه غیبت و غیبت کنندگان و طرح تذکر و اجتناب از استماع غیبت جهاد نیست؟ براستی حین بدگویی  از دیگران به آیه ی شریفه ی : اَلَم یَعلَم بِانَّ الله یری….آیا نمیدانی خدا تو را می بیند؟!(۱۴ سوره علق) فکر می کنیم؟! آیا علم را محضر خدا می دانیم؟ در آن زمان موعود را ناظر بر اعمال خویش می یابیم؟! و….و……

 

۶- دعوت به حفظ دغدغه های اجتماعی:
الف)امر به معروف را سرلوحه ی زندگی خویش قرار دهید- ب)همواره نهی از منکر کنیددر کنار این روایت روایات دیگری هم وجود دارد که نشان دهنده ی اهمیت موضوع است. به عنوان نمونه :
۱-امام باقر(ع): إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ
الْمَذَاهِبُ  وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یَسْتَقِیمُ الْأَمْرُ
امر به معروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا مى‏ شود، راه ‏ها امن مى‏ گردد و درآمد ها حلال مى‏ شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمى‏ گردد، زمین آباد مى‏ شود و(بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مى‏ شود و کارها سامان مى‏ پذیرد.(کافى(ط-الاسلامیه) ج۵، ص۵۶، ح۱)
۲- امام رضا(ع): کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَقُولُ إِذَا أُمَّتِی تَوَاکَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلْیَأْذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى.
رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره مى فرمودند: هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهى از منکر سرپیچى کنند و آن را به
یکدیگر واگذار نمایند، گویا با خـداوند اعـلان جنگ داده اند.( کافی(ط-الاسلامیه) ج ۵ ، ص ۵۹ ، ح۱۳)

 

۳- امام حسین(ع) در وصیت نامه اش خطاب به محمد حنفیه: و انى لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاطلاح فى امه جدى  علیه السلام  ارید ان امر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر بسیره جدى وابى على بن ابى طالب .
و من نه از روى خود خواهى و یا براى خوشگذرانى و نه براى افساد و ستمگرى ، از مدینه خارج شدم بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهى از منکر و خواسته ام ازاین حرکت ، اصلاح مفاسد امور است و احیا و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا و راه و رسم پدرم على ابن ابیطالب است.

 حضرت صاحب الزمان می خواهند شیعه مسئولیت پذیر باشد و با جدّیت بیشتری در نشر معارف دینی و دعوت بسوی خداوند در زمان غیاب او تلاش نماید. اگر امر به معروف را از جامعه برداریم در واقع آرمان های اعتقادی خویش را دچار خسران نموده ایم. بنابراین لازمه ی حرکت به سمت جامعه ی متعالی اجرایی شدن این فریضه ی تقریباً معطّل اسلامی است. فریضه ای که به راحتی با راحت طلبی و طرح شعار ؛ موسی به دین خود عیسی به دین خود، آن را رها نموده ایم و خویش را به ابتذال آرامش دچار نموده ایم . موضوعی که بزرگانی چون مرحوم دکتر شریعتی از آن پرهیز داشتند(در کتاب نیایش دکتر شریعتی دعایی بدین مضمون وجود دارد: خدایا مرا به ابتذال آرامش دچار مفرما!) . اگر این سنت را احیا نکنیم سیاهی ها هر روز گسترده تر شده و از فرامین موعود بیشتر فاصله می گیریم.ترسیم این جریان در جامعه را در کلام زیبای مولای متقیان به نیکی می یابیم که فرمودند:ظَهَرَ الفَسادُ فلا مُنکِرٌ مُغیِّرٌ ، و لا زاجِرٌ مُزدَجِرٌ . فساد و تباهى آشکار گشته، اما نه کسى پیدا مى شود که اعتراض کند و در صدد تغییرش بر آید و نه کسى که نهى کند و مردم را از آن باز دارد.(نهج البلاغه : الخطبه ۱۲۹)

 

حضرت منجی در پایان روایت در قبال انجام آن افعال توسط مخاطبینشان تعهداتی هم می دهند از جمله آنکه:

 

 ۱- در همه حال و هر زمان با شما باشم (یعنی حامی شما باشم)-۲- زمین پُر از ظلم و جور شده را ، پُر از عدل و داد نمایم.مفهوم مخالف این جمله آن است که حرکت به سمت جهانی پر از عدل ، بسته به حرکت پیروان و یاران در چارچوب همان مواردی که در این مقاله بدان اشاره شد ، می باشد.امام مهدی(عج) در روایت مورد نظر موارد دیگری را نیز مطرح نموده اند که شاید طرح آن در یک نوشتار از حوصله ی مخاطبان خارج باشد. اما آنچه که باید بدان توجه نمود این نکته است که تقریباً همه ی توصیه های حضرت و نکاتی که به عنوان انتظار از یاران خویش مطرح نموده اند در کشور ما وضع چندان مناسبی ندارد و باید با تدبّر در حوزه ی مسائل مطروحه فکری جدی نمود و اجتماع را از وضعیت اسف بار آن رهانید و این امر جز با خودسازی و تلاش مستمر اجتماعی حاصل نمی شود.

 

باید چاره ای برای دوری از رذالت های اخلاقی فردی و اجتماعی اندیشید تا حرکت به سوی مُنتَظَر و اجرای آرمان های اهل بیت(علیهم السّلام) فراهم آید. باید برای قیام او قیام نمود. رعایت مسائل صدرالذکر خود نوعی قیام است و انشاءا… از تداوم غیبت خواهد کاست. آن مفهومی که مد نظر نگارنده بود طرح تذکراتی از سر مسئولیت اعتقادی است و نه وعظ اخلاقی ، چرا که خویش را در جایگاه واعظ نمی بیند و مسئلت دارد تا با دعای مخاطبان محترم مشمول آیه ی شریفه ی :یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لـا تَفعَلُونَ (یه ی ۲ سوره صف) نگردد.انشاءا…

 

در پایان امیدوارم در ظهور حضرتش نظاره کننده ی طلعت زیبای صالحان ،گسترش صلح جهانی ، عدالت آسمانی و جامعه ی ایمانی باشیم و برای رسیدن به آن لحظه هر دمی که حیاتمان جاری است ساعی الی ا… بوده و از دجّالان بر سر راه نهرسایم.
رضوان مهدوی