سريال پرحاشيه «در حاشيه» چند تکيه کلام شيرين را توسط شخصيت زهتاب (جواد رضویان) بين مردم با سرعت جا انداخته، تکيه کلام هايي مثل «اين بيمارستان واس ماست، يعني کلش ماست ماست!» يا «دداشاي گلم». به بهانه پخش اين سريال و استقبال مردم از تکيه کلام هايش، جالب ترين تکيه کلام‌هاي‌ تلويزيوني طي سال‌هاي‌ اخير را با هم مرور مي‌کنيم

razavian5

 

شرق پرس: تکیه کلام یکجور کاتالیزور زبانی است که در یک ارتباط به گوینده کمک می‌کند سریع تر و گاهی شیرین تر منظورش را با توجه به ذخیره ذهنی مخاطب بیان کند.
 
 
 
 
گاهی تکیه کلام مختص یک صنف، شهر، محله خاص یا جامعه کوچکی مثل بچه‌های‌ یک رشته و یک کلاس است. تکیه کلام‌ها برای فراگیر شدن راه طولانی را باید پشت سر بگذارد تا از محدوده زمان و مکان و نسل‌ها فراتر برود.
 
 
این روزها تکیه کلام هایی مثل انیشتین (برای آدمی که خنگ بازی در می‌آورد)، لارج (برای آدمی که هراسی از خرج کردن ندارد)، برو جلو بوق بزن (برای تحقیر آدمی پر مدعا) و… جزو مواردی محسوب می‌شود که مرز گویش‌ها و مشاغل و نسل‌ها را طی کرده‌اند و برای همه وضوح معنایی دارند و اگر یک نفر از آن‌ها استفاده کند بدون توضیح و تفسیر همان معنایی در ذهن شنونده شکل می‌گیرد که مقصود گوینده بوده است.
 
 
بسیاری از تکیه کلام‌ها هم از رسانه‌ها که فراگیرترین شان تلویزیون است وارد محاوره‌های‌ ما می‌شوند. کاربرد تکیه کلام در فیلم و سریال از آن نظر است که به فیلمنامه نویس و کارگردان در پیشبرد شخصیت پردازی و جا انداختن آن در ذهن مخاطب، کمک زیادی می‌کند و از طرفی به خاطر ارجاع به یک شوخی ثابت راحت تر درام و کمدی را جلو می‌برد.
 
 
این روزها سریال پرحاشیه «در حاشیه» چند تکیه کلام شیرین را توسط شخصیت «زهتاب» بین مردم با سرعت جا انداخته، تکیه کلام هایی مثل «این بیمارستان واس ماست، یعنی کلش ماست ماست!» یا «دداشای گلم». به بهانه پخش این سریال و استقبال مردم از تکیه کلام هایش، جالب ترین تکیه کلام‌های‌ تلویزیونی طی سال‌های‌ اخیر را با هم مرور می‌کنیم:
 
سلطان: کسر خواب داریم
 
اواسط دهه ۶۰ سریال «سلطان و شبان» به کارگردانی داریوش فرهنگ پخش می‌شد که مهدی هاشمی در آن همزمان نقش سلطان و شبان را بازی می‌کرد. یکی از تکیه کلام هایش که بعداً خیلی رایج شد این بود که خطاب به گلاب آدینه می‌گفت: سلطان بانو، کسر خواب داریم…
 

کلاه قرمزی: اکشال نداره…

 
هر چند این روزها هم کلاه قرمزی با تکیه کلام‌های‌ شیرین شخصیت‌های‌ جدیدش روی بورس است اما از اولین تکیه کلام هایی که در اوایل دهه ۷۰ بین مردم و بیشتر از همه کودکان رایج شد و در حقیقت کارکردی هم نداشت جز ادای واژه با لحنی دیگر، «اکشال نداره» گفتن‌های‌ کلاه قرمزی بود. پسرخاله هم در این برنامه که آن وقت اسمش «صندوق پست» بود می‌گفت: «مگه چیه؟»
 

داوونه: من چه کاره بیدم

 
تکیه کلام در کارهای مدیری بر خلاف آثار عطاران نقش پررنگی دارد. از کارهای قدیمی مدیری می‌توان ساعت خوش، پلاک ۱۴، ببخشید شما و… را نام برد که هر کدام پر بود از تکیه کلام ها، به طور مثال خود مدیری در ساعت خوش یک تکیه کلام بامزه با ارجاع تلویزیونی داشت که می‌گفت: همونی که تو فیلم بود رو بگو. اما اوج کار گروه مدیری تکیه کلام‌های‌ رضویان در «پاورچین» بود. رضویان در نقش داوونه یک جوان برره‌ای‌ بود که با تکیه کلام هایی مثل: من چه کاره بیدم؟ نفس من بیده و… حسابی گل کرد.
 

مهین: وا کمال؟

 
«همسران» و «خانه سبز» دو سریال محبوب دهه ۷۰ بودند که توسط گروه بیرنگ و رسام تولید شدند. این دو سریال تکیه کلام‌های‌ شیرینی داشتند مثل: و‌ای‌ تندرهای خشمگین!! صباحی علیه صباحی و… اما در هر دو تکیه کلام‌های‌ مهرانه مهین ترابی بیشتر مورد توجه بود، مثل وقتی که با تعجب می‌گفت: وا کماااال؟
 

سیب خنده: مجید جان دلبندم!!

 
مجید دلبندم از «سیب خنده» شروع شد و بعدها یک سریال مستقل شد، در تمام این آثار شخصیتی که مجید صالحی نقشش را بازی می‌کرد و بعدها صداپیشه آن بود همه کلمات را اشتباه می‌گفت و مخاطبانش با عصبانیت می‌گفتند: مجیدجان، دلبندم اون یک چیز دیگه است…
 

بامشاد: بی وفایی، بی وفایی

 
«نقطه چین» یکی از آثار معمولی مدیری بود که چند تکیه کلام بامزه داشت از جمله پشه‌ها روزها کجا میرن؟ کته کله، یاور استاد، آره قربونش و… بامشاد هم در این سریال می‌گفت: بی وفایی، بی وفایی…
 

عموتپر: تیر تو پره!

 
مهران غفوریان در «این چند نفر» نقش یک پدر بزرگ را بازی می‌کرد که کلمات را عجیب و غریب ادا می‌کرد که یکی از آن‌ها این عبارت بود: تیر تو پره!! بعدها غفوریان در «زیر آسمان شهر» با کمک حمید لولایی در نقش خشایار مستوفی تکیه کلام هایی مثل: نهههه غلام، بزنم تو مخت؟ و… را بین مردم جا انداخت.
 

برره‌ای‌ ها: ووی گولنزج

 
«شب‌های‌ برره» مدیری که در ادامه «نقطه چین» ساخته شده بود پر بود از تکیه کلام هایی که با یک گویش و لهجه من درآوردی ادا می‌شدند و خیلی زود توی مدارس و بین مکالمات کودکان و نوجوانان راه پیدا کردند. مدیری برای آن که محتوای سریالش به کسی برنخورد ناکجا آبادی را انتخاب کرده بود. از جمله تکیه کلام‌های‌ برره‌ای‌ جالب می‌توان از ووی گولنزج، نوچوفسکو، عشقول در کردن و… نام برد.
 
پنجعلی: نقی ناهار نخوردمه!!
 
علیرضا خمسه در «پایتخت» نقش بابا پنجعلی را داشت و یکی از تکیه کلام هایش هم ادای جمله بالا به صورت کشدار و با لحن خاصی بود. البته احمد مهرانفر در نقش ارسطو هم تکیه کلام‌های‌ جالبی داشت مثل: حساس نشو، حساس نشو.
 

آمپاس دودکش

 
هومن برق نورد در نقش‌های‌ مختلفی که ظاهر شده بود به مدد فیلمنامه نویسان تکیه کلام‌های‌ جالبی را خلق کرد، اما هیچ کدام به‌اندازه «آمپاس» سریال «دودکش» فراگیر نشد. تکیه کلامی که خیلی زود هم از خاطر مردم حذف شد.
 

خان مظفر: مربا بده بابا!

 
مدیری در «باغ مظفر» نقش یک خان را داشت که هر روز سر صبحانه به دخترش می‌گفت: فروغ بابا، مربا بده بابا! در همان سریال قل مراد با یک عبارت کوتاه نوعی تکیه کلام ابداع کرد: هاء؟
 

خانم شیرزاد: واقعااااً؟

 
این یکی برای خودش پدیده‌ای‌ بود، شقایق دهقان در نقش خانم شیرزاد خیلی کشدار می‌گفت: واقعاااااً؟ سریال «ساختمان پزشکان» یک دکتر نیما افشار هم داشت که می‌گفت: اساساً معتقدم!!
 

بابااتی: کیه؟ کی بود؟

 
«قهوه تلخ» مدیری با آن که در شبکه نمایش خانگی توزیع شد، اما به خاطر تکیه کلام‌های‌ دوپیرمرد بامزه‌ای‌ که داشت مورد توجه قرار گرفت، باباشاه که می‌گفت: اوستاد، می‌فرمودیه!! منشی گوگوری ام! بابا اتی هم می‌گفت: کیه؟ کی بود؟

خراسان