شغل موروثی برادران رئیس جمهورها اما از دوران هاشمی رفسنجانی تا حسن روحانی به طور متوسط رئیس دفتری روسای دولت بوده است، هر چند که در این میان استثنائاتی نیز وجود داشته اما در هر حال همیشه پای برادری در میان است!

baradaran-reesjomhorii54

 

 

شرق پرس:“تنها برادر به برادر اطمینان دارد” این مثلی قدیمی است که سینه به سینه تا امروز نقل شده است هر چند گاهی اوقات گفته می شود دیگر کسی نمی تواند حتی به چشمش اعتماد کند!
 
 
 
 
با این حال اما به نظر می رسد در فضای سیاسی کشور، اعتماد به بردار به خصوص در سطح مدیریت های کلان مانند ریاست جمهوری به نوعی باب شده است و همه رئیس جمهورها بعد از تکیه زدن به صندلی ریاست جمهوری از برادرانشان بهره می‌برند و دست این برادرهای گاهی اوقات مرموز،  پیدا و پنهان در کنار رئیس دولت‌ها مشغول به کار است.
 

شغل موروثی برادران رئیس جمهورها  اما از دوران هاشمی رفسنجانی تا حسن روحانی به طور متوسط رئیس دفتری روسای دولت بوده است، هر چند که در این میان استثنائاتی نیز وجود داشته اما در هر حال همیشه پای برادری در میان است!

 

در دولت حسن روحانی نیز این گرایش به برادر کاملا احساس می‌شود چرا که حسین فریدون برادر رئیس دولت یازدهم، بدون داشتن هیچ پست و مقام خاصی هم در جلسات هیات دولت حاضر می‌شود و هم شایعات جدی وجود دارد که وی در تصمیم‌گیری‌های بزرگ مانند ماجرای مذاکرات هسته ای دخالت مستقیم دارد.در واقع می‌توان گفت حسین فریدون از آن دسته برداران مرموزی است که حضور وی در کنار دولت یازدهم حساسیت‌برانگیز شده است.

 

راز و رمز حضور حسین فریدون در دولت روحانی

نقش‌های حسین فریدون در دولت روحانی اما تا به امروز متفاوت بوده است. از او به عنوان دستیار ویژه حسن روحانی، مشاور وزیر امور خارجه و  از اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ای ایران یاد می شود. البته در همان اوایل کار دولت یازدهم، وقتی او در کنار حسن روحانی در جلسات هیات دولت و حتی رای اعتماد کابینه حضور پیدا می‌کرد، از او به عنوان مسئول بازرسی نهاد ریاست جمهوری یاد می‌شود و اعلام شده بود رئیس جمهور او را به این مقام منسوب کرده است اما خود حسین فریدون در آن روزها در پاسخ به این سئوال که شما با چه سمتی هم اکنون در دولت فعالیت می‌کنید، گفته بود که “در دولت مسئولیتی را بر عهده ندارم”. سرانجام هم توسط نوبخت، سخنگوی دولت اعلام شد که وی دستیار ویژه حسن روحانی است. سمتی که وظایف و حوزه اختیارات آن روشن نیست. 

 
 
 
گفتنی است، برادر مرموز این روزهای حسن روحانی،  در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب فرماندار نیشابور و سپس فرماندار کرج بوده است. وی پس از آن به مدت ۸ سال به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در مالزی فعالیت داشت و چند سال هم از سفرای ایران در سازمان ملل متحد بود و سپس مشاور وزیر امور خارجه شد. او در سال‌های اخیر مشاور رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.
 

محمد هاشمی از ریاست صدا و سیما تا حزب کارگزاران

بسیاری از سیاسیون اما معتقدند گرایش به برادرها در دولت های پس از انقلاب از زمان دولت پنجم و ششم یعنی دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی کلید خورد. یعنی همان زمانی که محمد هاشمی ریاست صدا و سیما را داشت و برادرش اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری رسید. محمد هاشمی که از سال ۶۳ تا ۷۳ ریاست سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی را برعهده داشت، در دولت ششم معاون اجرایی رئیس دفتر برادرش شد. 

 

او بنا به حکمی هم که در پایان دولت ششم از مرحوم حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهور گرفت به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در اداره امور مربوط به بازسازی مناطق جنگ زده هم منصوب شد. محمد هاشمی بعدها در حلقه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار میز ریاست برادرش در این مجمع می‌نشست و رئیس دفتر وی بود و حالا هم این همکاری همچنان ادامه دارد. البته او از اعضای موسس حزب کارگزاران سازندگی نیز بود و رئیس هیئت مؤسس حزب به شمار می‌آمد.

 

در بهمن‌ماه ۱۳۷۴ بود که همفکران  هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوروقت،  با انتشار نامه‌ای از سوی ۱۶ نفر از وزرا، معاونین رئیس‌جمهور، رئیس بانک مرکزی و شهردار تهران در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۷۴ که به مجلس شورای اسلامی نوشته‌شده بود، از جناح راست انشعاب کردند تا جناح راست مدرن را تشکیل دهند.

 

بدین ترتیب، حزب کارگزاران سازندگی ایران تأسیس شد. اعضای هیئت مؤسس آن در ابتدای تأسیس عبارت بودند از: محمد هاشمی رفسنجانی (رئیس هیئت مؤسس)، محمدعلی نجفی، غلامحسین کرباسچی (دبیر کل)، سید محسن نوربخش، سید عطاالله مهاجرانی، فائزه هاشمی رفسنجانی، حسین مرعشی، رضا امراللهی، سید مصطفی هاشمی‌طبا و علی هاشمی.

 
 
حزب کارگزارن اما که محمد هاشمی از افراد مهم آن به شمار می رفت، نقش مهمی در تاریخ سیاسی ایران ایفا کرده و در انتخابات سال ۹۲ ریاست جمهوری نیز با حمایت از حسن روحانی نشان داد هنوز هم می‌خواهد در گود باقی بماند. حزبی که می‌تواند مصداق بارزی برای قدرت برادران رئیس‌جمهورها و تاثیرگذاری آنها باشد. البته محمد هاشمی از حزب کارگزاران استعفا داده است اما نمی‌توان از تاثیرگذاری او در این حزب چشم‌پوشی کرد.
 

علی و محمدرضا خاتمی، برادران تاثیرگذار دولت اصلاحات

محمد خاتمی، رئیس دولت هفتم و هشتم اما دو برادر سیاسی داشت که هر دو به نوعی در کنار وی حضور داشتند.علی و محمد رضا خاتمی هر دو در برهه‌های مختلف زمانی یاری‌رسان برادر بوده اند هر چند که نام محمدرضا خاتمی به دلیل حضور وی در حزب مشارکت و مجلس ششم پررنگتر و شناخته‌شده‌تر از نام علی است اما در نهایت این علی خاتمی بود که به عنوان رئیس دفتر محمد خاتمی مشغول به کار بود.

 

سید علی خاتمی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ رئیس دفتر رئیس‌جمهور وقت بود و اکنون هم در بنیاد باران رئیس دفتر برادرش است.

 

محمدرضا خاتمی، برادر دیگر رئیس دولت اصلاحات، هر چند هرگز پستی از محمد خاتمی نگرفت اما به عنوان نایب رئیس مجلس ششم و دبیر کل جبهه مشارکت که از اصلاحات حمایت تمام قد می‌کرد، همواره در کنار محمد خاتمی قرار داشت.

 

البته شایع بود که او به دلیل برادر رئیس‌جمهور بودن به سمت دبیر کلی حزب مشارکت رسیده است.

 
 
 

داوود احمدی‌نژاد، منتقد درجه یک برادر

در دولت محمود احمدی‌نژاد اما همه چیز در خصوص برادر گرایی تغییر کردتا وی در این خصوص نیز ساختارشکن باشد. رابطه بیرونی محمود احمدی نژاد و برادرش داوود هرگز مانند سایر برادران رئیس‌جمهورها نبود تا جایی که در برخی موارد داوود احمدی‌نژاد به منتقد درجه یک برادرش تبدیل می شد.

 

البته در ابتدای کار، ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری در دولت نهم به عهده داوود احمدی نژاد بود اما یک سال قبل از پایان دولت نهم و در مرداد ماه سال ۱۳۸۷ از سمت خود کناره‌گیری کرد. علت برکناری وی اختلاف نظرش با برادرش بر سر انتصاب علی کردان عنوان شد اما بعدها مشخص شد که این فقط بخشی از ماجرا بوده و تاثیرپذیری محمود احمدی نژاد از اسفندیار مشایی یکی از مهمترین دلایل اختلاف این دو برادر بوده است.

 

بعدها در دولت دهم، داوود احمدی‌نژاد بارها از رئیس دولت دهم و حلقه یارانش انتقاد کرد تا از او به عنوان برادری منتقد یاد شود والبته بین رسانه‌ها محبوب.

 

چرا حساسیت روی حسین فریدون زیاد است؟

به این ترتیب، مقایسه برادران روسای جمهور نشان می دهد ،هر چه نقش‌ها برای برادران تعریف شده‌تر باشد وآنها برای رسانه ها شناخته شده تر، حساسیت روی آنها کمتر است. به عنوان مثال محمدرضا خاتمی و محمد هاشمی با این که فعالیت حزبی داشته‌اند و بسیار سیاسی هستند اما حساسیت رسانه‌ها و مردم روی آنها و نسبتشان با روسای جمهور پیشین بسیار کمتر از حسن فریدون است.
حسین فریدونی که هنوز هم روی سمت او اما و اگرهایی وجود دارد و معلوم نیست به راستی در دولت یازدهم چه می‌کند.