تحلیل گر اصلاح طلبان در حالی که از میزان رای لیست اصلاح طلبی متعجب است می نویسد: واقعیت این بود که حدود دو سوم چهره‌های فهرست «امید» در تهران را هیچ کس حتی اهالی رسانه و مطبوعات نمی‌شناختند. چطور می‌شد انتظار داشت که این افراد ناشناخته به عنوان نامزد‌های اصلاح‌طلب رأی بیاورند؟

 

 

شرق پرس: ظاهرا نتایج انتخابات ۷ اسفند در تهران بیش از این که اصولگرایان را متعجب کند موجب حیرت اصلاح‌طلبان شد.
 
 
 
صادق زیباکلام در ستون یادداشت روزنامه ایران نوشت: «واقعیت این است که من با وجود این که شخصا شبانه‌روز برای رأی‌آوردن اصلاح‌طلبان و فهرست ائتلافی‌مان در تهران و شهرهای دیگر می‌دویدم، یک پایم مازندران بود و پای دیگرم اهواز یا کرمان و تشویق می‌کردم که مردم بیایند و رأی بدهند… در عین حال اگر از من می‌پرسیدند که بعد از امیدت به خداوند متعال، فکر می‌کنی که چند نفر از این فهرست ۳۰ نفره تهران به مجلس راه پیدا ‌کنند، صادقانه می‌گفتم که در بهترین حالت ۵ یا ۶ نفر از افراد این فهرست رأی می‌آورند.
 
 
 
تصورم این بود که افرادی همچون آقایان عارف، مطهری،‌ جلالی با همراه شدن رأی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل به مجلس راه پیدا کنند و چهره‌هایی چون آقایان محجوب و کواکبیان و خانم جلودارزاده نیز به عنوان چهره‌های شناخته شده رأی بیاورند.
 
 
 
 زیرا واقعیت این بود که حدود دو سوم چهره‌های فهرست «امید» در تهران را هیچ کس حتی اهالی رسانه و مطبوعات نمی‌شناختند. چطور می‌شد انتظار داشت که این افراد ناشناخته به عنوان نامزد‌های اصلاح‌طلب رأی بیاورند؟ جامعه با اندکی تساهل و تسامح، عارف را به عنوان اصلاح‌طلب می‌شناسد. اغلب دیگر افراد این فهرست را نه کسی به اصلاح‌طلبی می‌شناخت و نه خودشان خود را اصلاح‌طلب می‌دانستند.
 
 
 
یقین داشتم که ممکن نیست همه افراد این فهرست رأی بیاورند. با این حال در روز‌های پایانی تبلیغات و در روز رأی‌گیری دیدم که اتفاق متفاوتی در حال رخ دادن است. صف رأی‌دهندگان در حسینیه ارشاد تا سه‌ راه ضرابخانه رسیده بود و حوزه اخذ رأی در میدان کاج از آن هم شلوغ‌تر بود. 
 
 
 
البته هیچ تردیدی نداشتم که اگر سیل به راه بیفتد، این ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان است که پیروز می‌شوند زیرا آرای اصولگرایان نشان داد که آنها رأی‌دهندگان تقریباً ثابتی در تهران دارند و نیازی نبود کسی مثل صادق زیباکلام دوندگی کند تا آنان مجاب و ترغیب به رأی دادن شوند، زیرا آنها بر اساس اعتقاداتی که دارند، می‌آیند و صبح جمعه رأی می‌دهند اما اگر ما می‌توانستیم حدود ۲۰ درصد از بیش از ۶ میلیون نفر واجدان شرایط رأی دادن تهران را تشویق کنیم که پای صندوق بیایند، یقیناً این افراد به اصلاح‌طلبان رأی می‌دادند.
 
 
 
از حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفری که به فهرست اصلاح‌طلبان رأی دادند، تعدادی در زمره پایگاه رأی ثابت اصلاح‌طلبان به شمار می‌رفتند، اما بسیاری از آنها کسانی بودند که تا شب انتخابات یا تا قبل از ساعات پایان رأی‌گیری بنا نداشتند که در انتخابات شرکت کنند. افرادی که به اصطلاح به آنها صاحبان آرای خاکستری گفته می‌شود.
 
 
 
بنابراین به شخصه در تمام تلاش‌های انتخاباتی‌ام افراد را صرفاً به رأی دادن ترغیب می‌کردم زیرا می‌دانستم که اگر افراد مردد رأی بدهند، سیل به راه خواهد افتاد و نیازی نیست که به آنها گفته شود که حالا که می‌خواهید رأی بدهید، به فهرست «امید» رأی بدهید.
 
 
 
بلکه رأی آنها نمی‌توانست چیزی جز رأی به «اصلاح» و «اعتدال» باشد. ظاهراً همین اتفاق افتاد و در حوزه انتخابیه تهران حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از کسانی که به هر دلیل تمایل نداشتند در انتخابات شرکت کنند، به میدان آمدند اما در خیلی از حوزه‌های انتخابیه این اتفاق نیفتاد و در بسیاری از مراکز استان‌ها مشارکت چندان بالا نبود. در خیلی از حوزه‌های انتخابیه نیز انگیزه رأی دادن اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی نبود.
 
 
 
رأی دادن در این حوزه‌ها با انگیزه‌های قومی، قبیله‌ای یا حتی خانوادگی انجام می‌شود. در بسیاری از این حوزه‌ها رقابت‌ها و ملاحظات محلی تعیین‌کننده‌تر بود اما در جاهایی هم ملاحظه اصولگرایی و اصلاح‌طلبی مطرح بود اما نامزد اصولگرایان هیچ رقیب اصلاح‌طلبی پیش رو نداشت و در نتیجه پیروزی اصولگرایان در این حوزه‌ها به معنای رقابت انتخاباتی دو جریان سیاسی نبود.
 
 
 
البته متأسفانه به دلیل توسعه نیافتگی علوم انسانی در ایران، نظرسنجی‌های دقیقی وجود ندارد بنابراین دقیقاً مشخص نیست که سقف و کف بدنه اجتماعی اصولگرایان مثلاً در تهران چه تعداد است و حالا اگر این بدنه اجتماعی پای کار نایستاده‌اند یا ریزش آرا اتفاق افتاده است، مشکل چیست و کجای کار اصولگرایان ایراد داشته است؟ بنابراین هر چه درباره چرایی آنچه رخ داده گفته شود، حدس و گمان است.
 
 
 
اما جدای از این مسائل پیروزی و شکست من تنها امیدوارم که اصولگرایان خودشان را اغفال نکنند. اینکه یکی از رسانه‌های منتسب به این جریان تیتر زده است که «برجام دروغ از آب درآمد»؛ ‌نشان‌ دهنده آن است که آنها نمی‌خواهند با واقعیت نتایج انتخابات روبه‌رو شوند. این امیدواری وجود داشت که این جریان‌ها بتوانند پیام رأی تهران را لااقل دریافت کنند اما متأسفانه گویا این امیدواری تحقق نیفتاده است.»