یکی از نکات بسیار مهم که نشان از دغدغه ی امام حسین(ع) برای ایجاد سلامت روحی در جامعه دارد مفهوم وسیع مُدارا است،که می تواند مصادیق متعددی داشته باشد و سدی برای وقوع ناهنجاری های خُلقی شود . امام(ع) در این زمینه می فرمایند: هر كه از تدبير بازماند و از چاره ها ناتوان گردد، مدارا (كليد) مشكلات اوست.

emam-hosein154

 

 بِنام رفیقَ مَن لا رفیقَ له

 

قسم به قلم و آنچه که می نویسند.(آیه ۱ سوره قلم)        

 

شرق پرس-رضوان مهدوی: جریانات و وقایع تاریخی را از دو منظر می توان بررسی نمود؛ منظر نخست،ذکر خاطره و طرح موضوعات تاریخی تنها به هدف مرور مجدد آنها و انتقال اطلاعات به نسل جدید جهت حفظ میراث کهن در میان قوم یا ملیت مشخصی ، که نهایتاً منجر به مُباهات میهنی و حماسی و یا ایجاد تاسف عاطفی می گردد. منظر دوم هم طرح مسائل تاریخی و بررسی موشکافانه ی آن جهت استفاده از نکات درس آموز برای زندگی جدید می باشد که اصطلاحاً بدان تاریخ انتقادی می گویند.کشف جریان زنده ی تاریخ و مسیر مشخص تاریخی که بتوان با استعانت از آن علم ، در مواجهه ی با موارد مشابه موفق عمل نمود.سیره ی رسولان و زندگی ائمه نیز از این اصل مستثنا نیست . اگر موضوع سبک زندگی اهل بیت چه در حوزه ی فردی و چه در حوزه ی اجتماعی نهادینه نشود ، ذکر متکثّر آن بلافایده می نُماید. آسیبی که اکنون پیرامون ماجرای امام حسین و عاشورا در جامعه مشاهده می کنیم و هر سال در مراسم میلاد یا عزاداری سیّدُالشُهداء ابراز علاقه ی فراوانی از ناحیه ی مردم مشاهده می شود که اوج غلیان احساسات انسانی در آن متبلور است اما نتیجه ی کافی و مورد انتظار نصیب جامعه نمی شود. اگر ابراز احساسات بدون ایجاد حرکت صورت پذیرد چه فرقی با احساسات پیروان دیگر نحله های فکری دارد؟! این تحرّک در دایره ی زندگی اهل بیت است که دارای ارزش و اعتبار و به عنوان وجه تمایز با سایر فِرَق می باشد.باری؛ در این نوشتار سعی می شود به این دو سوال پاسخ دهیم که اساساً انسان مُدرن و امروزی چه نیازی به بررسی خط مشی اهل بیت دارد؟و در این میان آن بزرگواران چه گره ای را می توانند از مشکلات زندگی بشر بگشایند؟

 

 

در منطق اعتقادی شیعه مقوله ی امامت بسیار حائز اهمیت است چنانکه به عنوان محوری ترین موضوع اعتقادی مطرح است. حتی اصل توحید و سایر مفاهیم هم با ملاک و معیار و تفسیر اهل بیت معتبر است و الّا هر تعریفی از توحید پذیرفته نیست چنانکه متاسفانه برخی از گروه های مسلمان به دلیل عدم پذیرش ولایت و پیروی از امام به خدایی معتقد شدند که دست و پا دارد و یا در ثلث شب به کره ی زمین می آید!!! بنابراین ضرورت تبعیت از یک الگوی مورد تایید خداوند تحت عنوان خلیفه ی خداوند مُبرهن است. اما پاسخ جامع به سوال دوم شرحی مفصل می طلبد که خارج از حوصله ی مخاطبان است. برای پاسخ به این سوال باید بدواً مشکلات جامعه ی امروز را احصاء نماییم و سپس مورد به مورد دست به دامان داروهای شفا بخش خلفای خداوندی گردیم تا نتیجه ی مطلوب حاصل آید. لکن به نظر نگارنده یکی از معضلات بسیار مهم جامعه ی ایران و حتی در سطح جهان ، وجود نزاع ها و درگیری های فراوان است. فوران عصبانیت و خشونت موجود در اجتماع که بر اساس آمارهای قضایی و یا حتی مشاهده ی میدانی قابل کشف است ، حاکی از دوری مردمان از خط مشی آن بزرگواران و توصیه های اکید دین دارد. در حقیقت نقش دین در این میان کم رنگ است. به عنوان شاهد قضیه ی مطروحه می توان به مصاحبه ی رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه ی قضاییه اشاره نمود که فرمودند در سال ۱۳۹۳ حدود ۱۰میلیون و ۸۶۶ هزار پرونده در مراحل مختلف وارد دستگاه قضایی شد که نسبت به سال ۱۳۹۲ افزایش داشته است. نکته ی قابل تامل آن است که درهمین جامعه ی پر نزاع هر سال عزاداری سیّدُ الشُّهداء نیز برگزار می شود و مردم به ساحت اهل بیت ابراز علاقه می نمایند! این مسئله از دو حالت نمی تواند خارج باشد یا بخشی از همین مردمی که عزاداری می نمایند وارد نزاع می شوند و یا آنکه این عزادار ها قدرت ترویج فرهنگ غنی دینی را ندارندکه بتوان با کمک آن مانعی برای شکل گیری این خشونت ها ایجاد کرد.براستی چه اتفاقی می افتد که ما نمی توانیم سیره ی امام حسین(ع) را در زندگی شخصی و اجتماعی خویش اجرا نمایم؟

 

 

با بررسی زندگی امام سوم شیعیان به راحتی در می یابیم که ایشان همواره در پی صلح و سلامت جامعه بوده اند و بدان توصیه می نمودند.بنظر بتوان از پنج مؤلفه ی محوری برای حل موضوع مطروحه نام بُرد.امام(ع) می فرمایند :هر کس این پنج چیز را نداشته باشد از زندگی بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی.یعنی عدم این امتیازات منجر به شُرور خواهد شد. امام حسین (ع) در تبیین یکی از مصادیق ادب می فرمایند: ادب این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچکس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود بینی! ، دقیقاً یکی از رذایلی که منجر به نزاع می شود خود برتربینی است .اگر انسان ها این خصلت ناپسند را از خویش دور سازند کلید حل مشکلات بعدی را هم به دست گرفته اند. با یک واکاوی ساده به روشنی می توان دریافت که اگر عُجب نباشد دستگاه های فاسد فکری انسان از کار باز می ماند.به عنوان مثال : طرح و نشر سلام، اگر ما اهل تواضع باشیم بدون هیچ تکلّفی با کوچکتر از خودمان حال چه از لحاظ سنی و چه از منظر جایگاه اجنماعی ، ارتباط برقرار می کنیم . لذا رمز تاکید امام برای طرح سلام را در می یابیم . ایشان در این زمینه می فرمایند:

 

 

۱- سلام هفتاد حسنه دارد، شصت و نُه حسنه از آنِ سلام کننده و یکی از آن جوابگو است(بحارالانوار، ج۷۸،ص۱۲۰)

۲- ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن واماند و بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن واماند.

 

 

و حتی فراتر از آن اهل بیت در برابر انسان خطاکار هم خواستار حفظ این فضا هستند لذا امام سجّاد(ع) از امام حسین(ع) روایت میکند که فرمود ابن کوّا از علی بن ابیطالب پرسید : ای امیر مؤمنان آیا بر گناهکار این امّت نیز سلام می دهی ؟ حضرت فرمودند : خدا او را اهل توحید می داند و تو او را اهل سلام نمی دانی ؟

 

 

یا مقوله ی صله ی رحم هم همین طور، در برخی موارد علت عدم صله ی رحم که خود منشایی است برای ایجاد تضاد و درگیری ،غرور طرفین است، در حالیکه حضرت اباعبدا… بر این صفت حسنه بسیار تاکید داشتند . به عنوان نمونه می فرمایند:

 

 

۱- إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَه، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است.و بخشنده ترین افراد آن شخصى است که نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد گذشت نماید.صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسى است که صله رحم نماید با کسى که با او قطع رابطه کرده است.(نهج الشّهاده: ص ۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۱، ح ۴.)

 

 

۲- مَن سَرَّهُ أن یُنسَأَ فی أَجَلِهِ و یُزادَ فی رِزقِهِ فَلیَصِلْ رَحِمَهُ .هر که خوش دارد مرگش به تأخیر افتد و روزى اش افزون شود با خویشانش پیوند برقرار کند.

 

 

۳-آن‌ کس‌ در صله‌ رحم‌ بهتر است‌ که‌ نسبت‌ به‌ خویشاوندانی‌ که‌ با او قطع‌ رابطه‌ کرده‌اند ، دلجویی‌ و صله‌ رحم‌ نماید.(بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۲۱)

 

 

یکی از نکات بسیار مهم دیگر که نشان از دغدغه ی حضرت برای ایجاد سلامت روحی در جامعه دارد مفهوم وسیع مُدارا است،که می تواند مصادیق متعددی داشته باشد و سدی برای وقوع ناهنجاری های خُلقی شود . امام(ع) در این زمینه می فرمایند: هر که از تدبیر بازماند و از چاره ها ناتوان گردد، مدارا (کلید) مشکلات اوست.پذیرش عذر افرادی که به نحوی دچار اشتباه شده اند یکی از مصادیق بارز مداراست. اگر همین مفهوم یعنی بخشش و گذشت گسترش یابد تحول عظیمی در نوع روابط مردم رُخ خواهد داد. حضرت از این موضوع به عنوان جوانمردی یاد کردند:آنکس که بخشش تورا بپزیرد، تو را در جوانمردی کمک کرده است.

 

 

یا به این جمله توجه کنیم که به چه میزانی امام مُصلحانه به وقایع می نگریستند و همین کُنش هاست که دلهای عاشقان را مملو از عواطف متعالی نموده است: لَوْ شَتَمَنى رَجُلٌ فى هذِهِ الاُْذُنِ، وَ أَوْمى إلىَ الْیُمْنى، وَ اعْتَذَرَ لى فىِ الاُْخْرى لَقَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ، وَ ذلِکَ أَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) حَدَّثَنى أَنَّهُ سَمِعَ جَدّى رَسُولَ ا… (صلى ا… علیه وآله)یَقُولُ: لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ أَوْ مُبْطِل .چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم، از او مى پذیرم و گذشت مى نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) از جدّم رسول خدا (صلى ا… علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسى که پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.(إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۴۳۱)!!!

 

 

در همین راستا مولا علی(ع) هم می فرمایند:با کسی که از تو بریده و قطع رابطه کرده آشتی کن و به کسی که تو را محروم ساخته ببخش . بر همه ی مردم نیکی بکن آنچنان که دوست داری نسبت به تو نیکی بنمایند بر آنکس که در حق تو بدی کرد احسان کن و کسی را که بر تو ستم روا داشته مورد عفو قرار ده. و هرگز کسی را که تو را دشمن می دارد دشمن مدار.و باز می فرمایند: آنکه بر مجازات و کیفر دادن قدرت دارد بر گذشت و عفو سزاوار تر است.یا امام باقرع) می فرمایند: تو را به پنج چیز سفارش می‌کنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند و به مخالفتت برخاستند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن( بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص۱۶۷) و…

 

 

یکی از مصائب جامعه ی ما که نتیجه ای جز تزاحم و آشوب اخلاقی ندارد حسادت ها ، کینه ها و بغض هایی است که در قالب غیبت نمودن و تخریب دیگران مشهود می گردد . به نظر اگر این آسیب جدی را برطرف نماییم بخش اعظمی از راه میل به دارالسّلام را هموار کرده ایم.سالار شهیدان همچون سایر اولیاء ا… به این موضوع عنایت کامل داشته اند و بر ترک این رذیله ی اخلاقی اصرار داشتند.و ما باز مجبوریم به طرح تنها نمونه ای از سخنان گُهربار حضرتشان:

 

 

۱- لا تَقُولَنَّ فى أخیکَ الْمُؤمِنِ إذا تَوارى عَنْکَ إلاّ مِثْلَ ماتُحِبُّ أنْ یَقُولَ فیکَ إذا تَوارَیْتَ عَنْهُ. سخنى که ناراحت کننده باشد پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشى که همان سخن پشت سر خودت گفته شود.(بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۷، ح ۱۰)

 

 

۲- به‌ مردى‌ که‌ نزد حضرتش‌ غیبت‌ دیگری‌ را مى‌کرد، فرمود: ای‌ مرد، دست‌ از غیبت‌ بردار، زیرا غیبت‌ خوراک‌( نان‌ خورش‌ )سگان‌ جهنم‌ است‌.

 

 

به درستی می توان از این جملات و اندیشه ها سفینه ی نجات را لمس نمود.امام ما همّش پرهیز از خشونت و ایجاد صلح بوده است و حتی در واقعه ی عاشورا نیز خطبه ها خواند و مردم را به دوری از جنگ و در مقابل روی آوردن به نیکی ها فراخواند. اما پاسخی جز تخریب و هلهله و….نشنید.! مخاطبان محترم؛ امام بزرگوارمان ما را به پیشقدم شدن در صلح و آشتی دعوت می نماید: أیُّما إثْنَیْنِ جَرى بَیْنَهُما کَلامٌ، فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ، کانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّهِ.چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند و یکى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پیشقدم شود، همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگرى به بهشت وارد مى شود.(محجّه البیضاء: ج ۴، ص ۲۲۸)

 

 

می فروشد جلوه اینک ماه نو از بام صلح             روشنی تا افکند یکباره اندر شام صلح

گرچه دیو شب طرفدار دوام جنگ هاست           لیک صبح رستگاری می دمد از نام صلح      

سایه های دشمنان دین و دولت عاقبت             می شود آهسته محو پرتو آرام صلح

اتحاد و انکشاف و ارتقا و اعتلاست                   بی گمان در هر کجا بینی اگر فرجام صلح

ایشان برای نیکوکاری انحصاری قائل نیستند و خود نیز خودی و غیر خودی نمی کنند و دائماً در جهت نشر خوبی ها گام بر داشته اند. چون خورشیدی تابان که مردم باید به قدر عقول و ایمانشان از پرتوهای نور او بهره برند. لذا شخصی محضر امام اظهار داشت: اگر نیکی به نااَهل برسد تباه می شود؟ ایشان فرمودند: چنین نیست بلکه نیکوکاری همچون رگبار است که باید به نیک و بد برسد.

 

 

و چقدر برای رفع گرفتاری مؤمنین تلاش می نمودند و نحوه ی شهادت ایشان نیز شاهد ادعای ماست؛چرا که تا حد زیادی فضای حاصل از این خصوصیت اخلاقی بن بستی برای بروز تضادهای طبقاتی و ایجاد اعوجاج روانی مردم است. آن گوهر آسمانی رفع گرفتاری مؤمنین را همچون یک فرصت و یک نعمت می پندارد: آگاه‌ باشید که‌ یکی‌ از نعمتهای‌ الهی‌ بر شما حاجات‌ و نیازهای‌ مردم‌ به‌ شما است‌، پس‌ از این‌ نعمتها بیزار نشوید که‌ برمی‌گردند و به‌ جایی دیگر می‌روند.(بحارالانوار، ج۷۸،ص۱۲۱).اگر ما بتوانیم دارای این نگرش بشویم دنیا را زیبا می یابیم. امام برای تقویت این صفت وعده پاداش با عظمت و در عین حال راستینی هم ارائه می کند: امام حسین (ع): کسی‌ که‌ گرفتاری‌ و اندوه‌ مؤمنی را برطرف‌ کند و او را آسوده‌ کند، خداوند گرفتاری‌ و اندوه‌ دنیا و آخرت‌ را از او رفع‌ می‌کند.(بحار الانوار، ج‌ ۷۸، ص ۱۲۲). یعنی اثر متقابل اعمال نیک ، گسترش نیکی هاست.

 

 

این توصیه ها و اندرزهای پدرانه ی امام حسین(ع) چون تلنگری است برای جامعه ی غفلت زده ی ما که هر از چند گاهی به خویش بیاییم و در خصوص کُنش های فردی و اجتماعیمان بیندیشم . که حاصل این اندیشه ها رسیدن به ساز و کار مشخصی است که انشاء ا… در ذیل سایه ی الطاف خداوندی ما را به آرامش،صلح،پرهیز از خشونت و دارالسّلام مد نظر خداوند و اهل بیت می رساند.مشاهده نمودیم که این پندها دقیقاً خلاء های نوین جامعه ی کنونی است که با تغییر سبک زندگی ،آرامش مورد انتظار را از میان برده است و نیاز بشر را به وجود امام حسین(ع) در حوزه ی صدرالذکر متجلّی می نماید. البته نیاز به حسین(ع) منحصر در موضوع این نوشتار نیست و کران ولایتشان مقولات دگر را نیز در بر می گیردکه مجال طرح آن ها نیست .در پایان لازم به ذکر است که هدف این نوشتار تضعیف روحیه ی مخاطبان برای شرکت در مجامع مذهبی ایام محرم نیست بلکه هدف ، دقت در برگزاری هر چه صحیح تر این نوع گردهمایی هاست . بگونه ای که ماحصل این عرض ارادت ها حصول نور ایمان در بطن جامعه شود و آنگاه است که می توان به موعود اندیشید. به امید آن روز.

  رضوان مهدوی- به مناسبت محرم سنه ی ۱۴۳۷ه.ق