مازندران به‌دلیل دارا بودن منابع آبی مطلوب و خاک حاصل‌خیز، از دیرباز قطب کشاورزی ایران بوده است، بخش اعظمی از تولید برنج و مرکبات کشور مربوط به این استان است و در بخش گردشگری و جذب توریسم نیز استعدادهای فراوانی دارد که باید در سفر رئیس جمهور به این دو پتانسیل توجه ویژه شود.

نگاه دولت به مازندران با عینک گردشگری و کشاورزی

 

 

شرق پرس سرویس اقتصادی: حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان بیشترین رأی را از سبد مازندران کسب کرد و نخستین انتصاب استانی دولت نیز از مازندران آغاز شد.

 

 

 

 

هر چند نوبت سفر، دیر به استان سبز و خاص ما رسید و اهالی مازندران بیش از دو سال چشم به راه آقای رئیس‌جمهوری باقی ماندند، بی‌شک مطالبات مردمی و انتظارات دانشجویی از دولت یازدهم فراوان، متنوع و متفاوت است، اما مازندران بیش از گذشته به توجه ویژه دولت نیاز دارد.

 

 

ظرفیت بالقوه استان برای توسعه‌یافتگی آن‌قدر بین و قابل لمس است که جز اقدام مقتضی و مکفی دولتی‌ها چیز دیگری را طلب نمی‌کند.

 

 

مازندران با اقلیم معتدل و مرطوب و منابع طبیعی و انسانی شگرف، آرمانی جز توسعه و پیشرفت توامان با حفظ فرهنگ علوی و تبری خود ندارد.

 

 

دولت باید با عینکی به مازندران بنگرد که گردشگری و کشاورزی به وضوح در آن دیده شود.

 

 

توسعه استان به‌دلیل برخی کج‌سلیقگی‌ها در گذشته، نامتوازن و بدون برنامه بود و محیط زیست و منابع طبیعی استان را تهدید و تخریب و مهاجرت روستایی به شهرهای کوچک را غیرقابل کنترل و مدیریت کرد.

 

 

گاهی از شاخه کشاورزی به گردشگری پریدن و گاهی فرمان به‌سمت صنعتی شدن چرخاندن، چه معنا دارد؟ توسعه استان با دو بال گردشگری و کشاورزی بلاشک ممکن است و موتور محرکه آن بستر مناسب اقتصادی با مدیریتی فرا استانی، متمرکز و قدرتمند است.

 

 

مازندران به دلایلی روشن و قابل فهم در گردشگری دارای «مزیت مطلق» است و بهره‌مندی اهالی آن از ارزش افزوده این بخش، هم توزیع درآمد و هم سطح درآمد مازندرانی‌ها را بهبود می‌بخشد.

 

 

نام شهرهای استان مانند رامسر، چالوس و نور خود، گردشگر را جذب می‌کند و هم‌مکانی دریا، کوه و جنگل برای هر سرمایه‌گذار باهوش انگیزه لازم ـ اما نه کافی ـ را ایجاد می‌کند.

 

 

گردشگری استان با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی رشد می‌کند و رونق آن، فرصت‌های شغلی بی‌شماری را به‌وجود می‌آورد، به شرطی که قیود آن برقرار باشد اما این گونه نیست.

 

 

این کم‌کاری بستر لازم را برای جولان دلالان، سوداگران، زمین‌خواران و سوءاستفاده‌کنندگان فراهم می‌کند، طبیعت را در معرض نابودی قرار داده و شهرهای استان را از لحاظ معماری بی‌هویت کرده است.

 

 

گردشگری در مازندران با گردشگری در اصفهان یا شیراز متفاوت است، بنابراین برنامه و استراتژی دولتیِ اتخاذ شده برای توسعه آن نیز باید متفاوت و متناسب باشد.

 

 

کشاورزی در ایران به‌دلایل متفاوت اعم از خشکسالی، سنتی بودن و بازدهی پائین مشکل‌آفرین شده است، به‌طوری که بیش از ۹۰ درصد منابع آب شیرین کشور در این بخش و به شکل سنتی و غیربهینه مصرف می‌شود، اما سهم آن در تولید ناخالص ملی بسیار ناچیز است.

 

 

مازندران به‌دلیل دارا بودن منابع آبی مطلوب و خاک حاصل‌خیز، از دیرباز قطب کشاورزی ایران بوده است، بخش اعظمی از تولید برنج و مرکبات کشور مربوط به این استان است و از این حیث مدیریت اقتصاد کشاورزی استان برای تبری‌ها بسیار حائز اهمیت است.

 

 

لازم به ذکر است، مدیریت نامطلوب و خسران‌آفرین منابع آبی در مازندران نیز در مواردی کشاورزان را با کمبود آب در فصل کشاورزی مواجه کرده که تبدیل شالیزارها به باغات و بعدها تغییر کاربری آنها به مسکونی، خود دلیلی بر این مدعا است.

 

 

با این حال استان در تولیدات کشاورزی دارای «مزیت نسبی» است و این شرایط تمرکز دولت بر قطب کشاورزی ایران را می‌طلبد.

 

 

بخش خصوصی به‌دلیل دیربازده و کم‌بازده بودن، حاضر به سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نیست و دولت خود باید اقدام به سرمایه‌گذاری کند.

 

 

صنعتی کردن کشاورزی استان و مدیریت منابع آبی و اصلاح الگوی کشت نیاز به سرمایه‌گذاری هنگفتی دارد که دولت باید آن را مدنظر داشته باشد.

 

 

به راه افتادن قطار توسعه کشاورزی و گردشگری استان نیازمند «سرمایه‌گذاری»،‌بوده و لازمه سرمایه‌گذاری وجود بستر مناسب اقتصادی برای سرمایه‌گذار است.

 

 

دولت مصوبات احتمالی خود در سفر به مازندران را به تصمیماتی بنیادی و اصلاحی اختصاص دهد که حداقل و با توجه به کاهش درآمدهای نفتی کشور در میان‌مدت منجر به رونق کشاورزی و  استان گردشگری شود.

 

 

 

 

 

فارس