روزی نیست که از وسعت جنگل‌ها به دلیل آتش‌سوزی و بهره‌برداری‌های بی‌ضابطه کم نشود و این یعنی مرگ تدریجی جنگل‌ها و شنیده شدن ناقوس مرگ در گوش جنگلهای مازندران.

jangal-ghate18

 

روزی نیست که از وسعت جنگل‌ها به دلیل آتش‌سوزی و بهره‌برداری‌های بی‌ضابطه کم نشود و این یعنی مرگ تدریجی جنگل‌ها و شنیده شدن ناقوس مرگ در گوش جنگلهای مازندران.

 

 

شرق پرس: جنگل‌های مازندران که تا نیم قرن گذشته به حدود ۱۸ میلیون هکتار می‌رسید اکنون به کمتر از یک میلیون هکتار کاهش یافته، گویا زنگ خطری که سال‌هاست به صدا درآمده، در هیاهوی اره و تبر و تفنگ‌های سرپُر هنوز به خوبی به گوش مسئولان نرسیده است!

 

روزی نیست که خبر آتش‌سوزی، برداشت چوب قاچاق، بهره‌برداری نامناسب، درگیری قاچاق‌چیان چوب با ماموران منابع طبیعی و از همه بدتر بحث زمین‌خواری به گوش نرسد.

 

جنگل‌ها در سکوت می‌سوزند و آرام آرام می‌میرند، کسی نیست که بگوید به راستی تعداد درختان تلف شده به دست انسان‌ها و طبیعت چه‌قدر است؟ روزانه چه تعداد درخت از بین می‌روند و جای آن چند نهال کاشته می‌شود؟

 

با وجود فرارسیدن فصل زمستان، هوای مازندران آن‌چنان سرد نشده و در برخی روزها شاهد گرمای تامل‌برانگیزی هستیم، همین موضوع باعث شده تا در چند روز گذشته و امروز شاهد آتش‌سوزی‌ در نقاط مختلف استان مازندران باشیم که پیش‌بینی آتش‌سوزی در چنین شرایطی دور از ذهن نبود و حتی هشدارهایی در این رابطه اعلام شد.

 

انسان، متهم اصلی تخریب جنگل‌هاست؛ ریختن زباله، آتش‌سوزی عمدی، سیگارهای دورانداخته شده، رها کردن اشیای براق و مستعد جرقه در طبیعت، خاموش نکردن کامل آتش همچنین آتش‌سوزی بر اثر قوس‌های الکتریکی خطوط انتقال برق از جمله آنهاست.

 

علاوه بر آن، عده‌ای از سوداگران طبیعت و قاچاقچیان حرفه‌ای چوب، برای مشغول کردن مردم و ماموران منابع طبیعی، گاهی نقطه‌ای از جنگل را آتش زده و در نقطه‌ای دیگر، اهداف خود را پیاده می‌کنند.

 

برخی قاچاقچیان نیز برای تسویه حساب شخصی با ماموران و قُرق‌بانان جنگل، ترجیح می‌دهند که جنگل را آتش بزنند!

 

عده‌ای از کشاورزان نیز که اراضی آنها نزدیک به جنگل است؛ هر ساله بخشی از جنگل را تصرف می‌کنند و با کاشت محصول در آن، تعدی آشکار خود به منابع ملی را پنهان می‌سازند و اگر این اراضی رفع تصرف شوند؛ کشاورزان نیز برای تلافی، بخشی از جنگل را آتش می‌زنند!

 

وسعت جنگل‌ها آرام‌آرام با خشم اره، تبر و دستان حریص برخی آدم‌ها کم می‌شود، هر روز جنگل‌ها می‌سوزند و فریادرسی ندارند، عده‌ای بر سر جنگل معامله می‌کنند، عده‌ای هم تسویه حساب!

 

اما چه باید کرد؟ آیا در مکتبی که شکستن شاخه‌ای از درخت به منزله شکستن بال فرشته است، باید همچنان شاهد چنین حوادث و رفتارهای غیرمنطقی و غیرانسانی باشیم؟ سوداگران طبیعت تا کی می‌خواهند تیشه به ریشه طبیعت بزنند و آیا با ادامه روند فعلی تا ۲۰ سال دیگر چیزی به نام جنگل خواهیم داشت؟ آیا آیندگان ما مفهوم جنگل را از پارک‌ها و تصاویر درک خواهند کرد؟

 

جنگل یک سرمایه است که بی‌منت می‌بخشد اما این بخشش با حجاب ضابطه معنا پیدا می‌کند، طبیعی است که درختان نیز عمر مفیدی دارند، درختانِ آفت‌زده و شکسته باید حذف شوند، جنگل نیاز به اصلاح دارد؛ درختان باید فضای کافی برای نفس کشیدن و اعلام موجودیت داشته باشند، درختان مزاحم باید قطع شوند و این یک پروسه کاملا طبیعی است.

 

طرح‌های جنگلداری، بسیار شفاف ارائه شدند و جای تامل دارد که چرا عده‌ای همچون سایر بهره‌برداران جنگل نمی‌خواهند راه قانونی را در پیش بگیرند و به قاچاقچی چوب تبدیل می‌شوند و گاه برای تسویه حساب شخصی، جنگل را آتش می‌زنند.

 

با پرورش درختانی مانند صنوبر، اکالیپتوس و پائولونیا که از گونه‌های درختی با رشد سریع هستند، می‌توان سرمایه‌گذاری خوبی داشت و نیازی به برداشت خارج از ضابطه درختان جنگل یا قاچاق چوب نیست، حتی می‌توان اشتغال پایدار ایجاد کرد.

 

به نظر می‌رسد با تشدید رفع تصرف اراضی در نقاط جنگلی و حتی پناهگاه‌های حیات وحش و مناطق حفاظت‌شده، باید علت آتش‌سوزی جنگل‌ها را در اتفاقی فراتر از یک موضوع همیشگی دانست، در این زمینه مراجع قضایی و اطلاعاتی باید وارد عمل شوند.

 

مسئولان خواب‌زده که نسبت به آتش‌سوزی‌های اخیر واکنشی نشان نداده‌اند بهتر است اندکی از صندلی‌های چرخ‌دار فاصله گرفته و به دنبال راه حلی برای جلوگیری از تکرار آتش‌سوزی‌ها باشند.

فارس