در گفتگو با پژمان جمشیدی, فوتبالیستی که این روزها دیگر تبدیل به یک بازیگر شد وی از سریال جدیدش صحبت کرد و گفت: نقش تفاوت مهران سال‌های ابری با پژمان سریال «پژمان» از زمین تا آسمان است.

 

pejman-jamshidi98

او پس از تجربه چند نقش متفاوت در تئاتر، حالا دوباره به خاستگاه اولیه‌اش تلویزیون بازگشته است با سریال «سال‌های ابری» مهدی کرم‌پور، به نیت یک تجربه تازه. تفاوت مهران سال‌های ابری با پژمان سریال «پژمان» از زمین تا آسمان است.

 

 

شرق پرس:  آمد، خوب هم آمد؛ ابتدا با یک نقش طنز به نام پژمان اما بعد راهش را کج کرد به طرف صحنه تئاتر تا نشان دهد نیامده مهمان یکی دو روزه عالم بازیگری باشد. پژمان جمشیدی بازیگر شد، خیلی زود و اتفاقی اما در ادامه، قدم‌هایش را محکم و مطمئن برداشت تا نشان دهد قواعد حرفه‌ای شدن را خوب می‌داند.

 

او پس از تجربه چند نقش متفاوت در تئاتر، حالا دوباره به خاستگاه اولیه‌اش تلویزیون بازگشته است با سریال «سال‌های ابری» مهدی کرم‌پور، به نیت یک تجربه تازه. تفاوت مهران سال‌های ابری با پژمان سریال «پژمان» از زمین تا آسمان است. آن یکی یک فوتبالیست سرخوش دوران گذشته و این یکی، جوانی جدی با گذشته‌ای مبهم.گفتگوی وی را با روزنامه جام جم در ادامه خواهید خواند.

 

آیا مقوله بازیگری برای شما کاملا جدی‌ است؟

سعی می‌کنم فقط به پیشنهادهایی که دوست‌شان دارم، جواب مثبت بدهم. در وهله اول کارگردان و فیلمنامه برایم مهم است. دست‌کم تا پایان فیلم سینمایی «پژمان» که در دنیای بازیگری خواهم بود.

 

از نقش مهران بگویید در سریال «سال‌های ابری» و جذابیت‌ها و ویژگی‌هایش؟

به‌‌دلیل کارگردان و متن سریال بازی در آن را پذیرفتم. نقش مهران پیچیده است. شرایط متفاوت و متضادی برای عاشقی و فارغ شدن دارد. از هر لحاظ برایم جذاب بود. البته به نظرم باید در پایان سریال درباره شخصیت مهران بازی کرد، چرا که چند بار تغییر روش و جهت می‌دهد.

 

برخلاف سریال پژمان در سال‌های ابری نقشی جدی را تجربه کرده‌اید. کنار آمدن با این شخصیت چگونه بود؟ نگران نبودید که بیننده با توجه به سابقه ذهنیتی که از شما داشت با نقش جدیدتان ارتباط برقرار نکند؟

 

من در یکی دو سالی که از سریال پژمان می‌گذرد، با بازی در نمایش‌های مختلف سعی کردم نقش‌های متفاوت را تجربه کنم. سریال سال‌های ابری هم تجربه جدیدی برایم به شمار می‌رود. کارگردان کاربلدی مثل مهدی کرم‌پور بالای سر کار بود. البته حرف شما را هم قبول دارم. ورود از حیطه طنز به یک کار جدید چندان آسان نیست اما فکر می‌کنم اگر همه چیز درست باشد مردم هم استقبال خواهند کرد. باید تابوشکنی کرد.

 

من فقط در مواجهه با شخصیت مهران سعی کردم خیلی بزرگ بازی نکنم. با کرم‌پور هم صحبت کردم. تلاش داشتم در کنش و واکنش‌های مهران مثل گریه یا خنده‌اش یک خط تعادل را پیدا و حفظ کنم و از آن بیرون نزنم. با بازخوردی که تا امروز از مردم درباره سریال گرفته‌ام، فکر می‌کنم کارم بد نبوده است.

 

شخصیت مهران خیلی مثبت نیست؟

نه اتفاقا، چند قسمت آینده را حتما ببینید. سکانس‌هایی خواهید دید که شما را شوکه خواهد کرد.

 

یعنی در ادامه سریال تغییر رویه خواهد داد؟

همین الانش هم داده تا پایان سریال چندبار عوض می‌شود. البته در انتها باز مثبت خواهد شد.

 

تجربه همبازی شدن با بازیگرانی مثل علی عمرانی و اسماعیل شنگله چگونه بود؟

یکسری بازیگرانی هستند که من همیشه آنها را به‌عنوان بیننده تعقیب می‌کردم. بازیگران گزید‌ه‌کاری که یک خط را در عالم بازیگری دنبال می‌کنند و در هر کاری حاضر نمی‌شوند. بیننده هم آنها را همه جا نمی‌بیند و چشمش به دیدن‌شان عادت نکرده است. این افرادی که شما نام بردید و بخصوص علی عمرانی جزو همین بازیگران هستند. همبازی شدن با این بزرگان خودش یک شانس بزرگ برای من بود. من سکانس‌های زیادی داشتم با عمرانی، شنگله و اوسیوند و هر یک از این سکانس‌ها خودش یک کلاس بازیگری بود.

 

با وجود تازه‌کار بودن و شاید کمی ورود دیرهنگام به بازیگری، اما به نظر می‌رسد تصمیم دارید همه حوزه‌ها را تجربه کنید، از جمله تله‌فیلم، تئاتر، فیلم کوتاه و بلند. این انتخاب‌ها عمدی بوده است؟

در مورد فیلم کوتاه «سرخ» که ابتدا قصد بازی نداشتم اما فیلمنامه‌اش بسیار جذاب بود، قبول کردم که بازی کنم اما متاسفانه کار به سرانجام نرسید و دیده نشد. در مورد تله‌فیلم «شرف خانواده فاضل» هم فقط به دلیل مهراب قاسمخانی پذیرفتم که بازی کنم اما چندان علاقه‌ای به حضور در تله‌فیلم‌ها ندارم. حتی برای حضور در «آتش بس۲» هم دچار تردید بودم؛ تهمینه میلانی کارگردان بزرگی است، اما پس از برگزاری چند جلسه با خانم میلانی و مشورت‌هایی که با ایشان صورت گرفت در این فیلم حاضر شدم. در مورد تئاتر هم باید بگویم هر حضوری در این عرصه، شریف است. تئاتر نوعی کلاس درس است. برایم حضور در «آتش بس۲» افتخار بزرگی بود؛ فیلمی که آتیلا پسیانی و گوهر خیراندیش در آن حضور داشتند و محمود کلاری فیلمبردارش بود و اسحاق خانزادی، صدابردار و جلال معیریان، چهره‌پردازش. در مورد تئاتر هم باید بگویم که هر حضوری در این عرصه، شریف است. تئاتر نوعی کلاس درس است.

 

این روزها به یکی از بازیگران پرکار تبدیل شده‌اید. علت این پرکاری چیست؟ نکند نگران هستید که فراموش شوید؟

نه به خدا (می‌خندد) من فقط در ۱۰ درصد از پیشنهادهایی که دارم بازی می‌کنم. بعضی از دوستان در فضای مجازی می‌گویند جمشیدی پول می‌دهد تا بازی کند (دوباره می‌خندد). اما بازیگری کار شریفی است. کسانی که انتقاد می‌کنند جمشیدی الکی بازیگر شده، در اصل خود بازیگری را زیر سوال می‌برند. تئاتر که با کسی شوخی ندارد، زیرا تماشاگر از فاصله یک متری به قضاوت بازیگر می‌نشیند. من چند نمایش هم کار کرده‌ام. البته ادعایی ندارم و خودم را بازیگر هم نمی‌دانم، ولی بازیگری برایم جذاب است، بخصوص در تئاتر. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم شکر خدا و حفظ حرمت صحنه و احترام به پیشکسوتان این رشته است.

 

شما قبل از ورود به عالم بازیگری آموزش دیده بودید؟

نه، به هیچ وجه، حتی به بازیگری فکر هم نمی‌کردم.

 

در این مدت که بازیگری را به‌طور جدی دنبال می‌کنید چطور؟

نمی‌گویم رفته‌ام یا نه، چون دوست ندارم درباره‌اش حرف بزنم، اما فقط می‌گویم که در این دو سال بیکار هم نبوده‌ام.

 

به نظر می‌رسد از گروه قاسمخانی‌ها هم فاصله گرفته‌اید و فعالیت‌های هنری‌تان را مستقل و جداگانه پیگیری می‌کنید؟

دوستی من و پیمان قاسمخانی ۱۴ ساله است. دیروز و امروز به هم نرسیده‌ایم. هیچ‌یک هم در زندگی دیگری دخالت نمی‌کنیم. فقط در مورد پروژه پژمان یا کارهایی که انجام شده با هم صحبت می‌کنیم.

باشگاه خبرنگاران