عقربه های ساعت ۲ بعدازظهر دوازدهم شهریور سال ۹۱ را نشان می داد که صدای کمک خواهی و سوختم سوختم، سکوت محله گلشهر گرگان را شکست. اهالی سراسیمه از خانه هایشان خارج شده و متوجه شدند صدای کمک خواهی از خانه همسایه شان شنیده می شود. در ورودی خانه باز بود، بنابراین همسایه ها وارد ساختمان شدند. زن صاحبخانه از داخل حمام خانه درخواست کمک داشت. صدای زن دیگری هم به گوش می رسید. یکی از همسایه ها در را شکست، بهناز و خواهرش بشدت دچار سوختگی شده بودند که سریع به بیمارستان منتقل شدند.
دقایقی بعد کارآگاهان جنایی با حضور در بیمارستان متوجه شدند دو خواهر به نام های بهناز و زینب قربانی اسیدپاشی شده اند. تحقیقات نشان می داد، شوهر سابق زینب به نام کامران عامل این اسیدپاشی بوده است.
زمانی که ماموران برای دستگیری مرد اسیدپاش وارد خانه اش در نزدیکی محل حادثه شدند، دریافتند کامران با بریدن رگ دست خود، اقدام به خودکشی کرده است. او سریع به بیمارستان منتقل شد و با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت.
دو خواهر که قربانی اسیدپاشی شده بودند با اقدامات درمانی از مرگ نجات یافتند، اما خواهر کوچک تر به نام بهناز که دچار سوختگی شدید شده بود، در این حادثه بینایی یکی از چشمان خود را از دست داد.
۷۱ بار عمل شدم
بهناز بیست ساله در این حادثه یک چشم خود را از دست داد و هنوز آثار اسید روی صورتش را از چشمان فرزند خردسالش مخفی نگه می دارد.
او می گوید: زخم های خواهرم کمی بهبود یافته است، امامن هنوز در حال درمان هستم. تاکنون ۷۱ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته ام، اما تا درمان کامل فاصله دارم. مرد اسیدپاش هم آهی در بساط ندارد که هزینه دیه ام را بدهد. او با این کار باعث شد من در اوج جوانی زیبایی ام را از دست بدهم. بینایی یک چشم خود را از دست داده ام و همسرم با کارگری هزینه زندگی مان را تامین می کند و در یک خانه اجاره ای زندگی می کنیم.
وی ادامه داد: از مسئولان قضایی و اجرایی گلستان درخواست دارم برای متهم حکم قصاص صادر شود تا او متوجه شود چه بلایی سر من آورده است. برای درمانم هم نیاز به کمک مسئولان دارم، اما تاکنون کمکی به من و خواهرم نشده است.
جام جم