مصرف گرایی و در پی آن آلودگی محیط زیست به عنوان یک پدیده بین المللی گریبان گیر اکثر کشور های دنیا شده و اگرچه از جهات گوناگون قابل بررسی است، اندیشمندان بر این اتفاق نظراند که رواج مصرف گرایی از تغییر نگرش و اندیشه آغاز می شود.

 

masrafgaraee60

شرق پرس: از آغاز پیدایش حیات بر روی کره زمین، محیط زیست همواره دستخوش دگرگونی های پی در پی قرار گرفت. بدیهی ست پیمودن مسیر تکامل، مستلزم تأثیر متقابل موجودات زنده و محیط می باشد. اما زمین، تغییرات بزرگ مقیاس و تأثیرات در سطح جهانی را فقط در دو قرن اخیر و توسط تنها یک گونه از موجودات زنده شاهد بوده است. “انسان” با اتکا به “جمعیت بزرگ” و نیز با دستیابی به نیروی شگرف “فناوری” توانسته بر بخش عظیمی از اکوسیستم زمین چیره شده و تغییرات آن را در راستای تأمین نیاز های خود قرار دهد. تغییراتی که باید پذیرفت از برخی جهات رفاه و آسایش بیشتر جامعه انسانی را به همراه داشته است.اما با نگاهی نه چندان موشکافانه هم می توان به انتهای مسیری که فناوری در دست بشر، پیش روی جمعیت عظیم آن قرار داده نگریست.

 

 

پل ارلیچ، زیست شناس معروف، برای پیامدهای فعالیت بشر بر محیط زیست معادله ای تعریف کرده است: تأثیر انسان بر محیط زیست برابر است با تأثیر هر فرد ضرب در تعداد کل افراد. بر اساس چنین رابطه ساده ای می توان دریافت ترکیب افزایش سریع جمعیت و فناوری موجب شده تأثیر انسان بر محیط زیست با تصاعد هندسی افزایش یابد. به این ترتیب اگر در نوعی تقسیم بندی مشکلات زیست محیطی را در دو گروه جمعیت و فناوری جای دهیم، دسته ای از مسایل وجود دارند که باید برای آنها گروه سومی به نام “الگوی مصرف” در نظر گرفت. به بیان دیگر در کنار کنترل جمعیت و ارزیابی پیامدهای فناوری، میزان و نحوه مصرف و دیگر تأثیرات انسانی که به شیوه زندگی او مربوط می شود نیز، باید مورد توجه قرار گیرد.

 

 

اگرچه از نظر زیست شناسی انسان، موجودی مصرف کننده است و مصرف کننده بودن بر اساس خصیصه بنیادی نیازمند بودن، امری بدیهی است، اما آنچه بخشی از مشکلات و در واقع بخش عمده مشکلات زیست محیطی را به مصرفی بودن انسان مربوط می کند، فاصله ایجاد شده بین نیاز و مصرف است.

 

 

مصرف گرایی به عنوان یک پدیده بین المللی گریبان گیر اکثر کشور های دنیا شده و اگرچه از جهات گوناگون قابل بررسی است، اندیشمندان بر این اتفاق نظراند که رواج مصرف گرایی از تغییر نگرش و اندیشه آغاز می شود. آنها معتقدند اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و مادیات اندیشه غالبی ست که توسط نظام سرمایه داری در سراسر جهان نهادینه می شود و برای این منظور ابزار های بسیاری را به مدد فناوری های گسترده ارتباطی در دست دارد.

 

 

شرکت های چند ملیتی و جهانی، مناطق آزاد، فضای مجازی اینترنت، تبلیغات ماهواره ای، ظهور مدگرایی، علایم تجاری، اشاعه نیاز های کاذب و حراج های پی در پی هر یک به نوعی ضامن بقای نظام سرمایه داری هستند. اگر بر اساس دانش اقتصاد، این مصرف کننده است که با درآمد و تقاضای خود تعیین می کند که عوامل تولید برای چه کالاهایی و به چه میزان تخصص یابد، با ترویج مصرف گرایی، این صاحبان سود و سرمایه هستند که برای وی خلق نیاز و او را به مصرف وادار می کنند. توجه به پیامد های منفی این پدیده منجر شد بسیاری از کشورها به پیشگامی کشورکانادا یک روز از سال را روز “چیزی نخریدن” بنامند تا کوششی باشد برای تشویق به معقولانه مصرف کردن!

 

 

در کنار تبعات سوء سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مصرف گرایی در جوامع آنچه که بر سر محیط زیست می آید، ابعادی جهانی دارد. زیرا در نهایت این اکوسیستم زمین است که باید تأمین کننده منابع و هضم کننده ضایعات مصارف انسان باشد. و محدودیتی که در این باره در کره زمین وجود دارد بر همگان آشکار است.

 

 

از اواخر قرن بیستم توجه جهانی به معضلات زیست محیطی ابعاد تازه ای به خود گرفت و فلاسفه شروع به تدوین رشته جدیدی به نام اخلاق زیست محیطی کردند. این اخلاق نقش انسان را به طور مؤثر از فاتح زمین به شهروند و محافظ آن تغییر می دهد. در این نقش جدید انسان زمین را به چشمی می نگرد که درخور احترام است نه صرفاً یک کالای اقتصادی که باید آن را مصرف کرد و به دور ریخت. طرح “اخلاق زیست محیطی” یا “اخلاق زمین” تلاش اندیشمندان غربی ست برای تأکید بر مسئولیت انسان و اهمیت بسزای شیوه زندگی او. تلاشی که به نظر می رسد با توجه به مساعد بودن زمینه اعتقادی و فرهنگی در کشور مسلمانی چون ایران مؤثرتر واقع شود. هر چند در دست داشتن میراث بزرگی از آموزه های دین حیات بخشی چون اسلام، این انتظار را ایجاد می کند که نه تنها در طرح، که در عملی کردن چنین تلاشی طلایه دار باشیم.

 

 

مصرف در هر جامعه ای وابسته به فرهنگ و هنجار های حاکم بر آن است. گرچه ارتباطات و تبلیغات جهانی و تهاجم فرهنگی، مسأله ای پیچیده و مواجهه با آن نیازمند راهکاری دقیق و حساب شده است، اما برای جامعه ای که مدعی پیاده سازی مبانی محکم و کاربردی اسلام است، رواج پدیده مخرب مصرف گرایی بسیار تأسف بار خواهد بود. زیرا اسلام رفتار مصرفی جامعه را به گونه ای جهت می بخشد که خود فرد داوطلبانه از افراط و تفریط پرهیز می کند. محققین مبانی اسلام را در این رابطه در سه دسته بیان کرده اند.

 

 

اصول اعتقادی ای چون ایمان به خداوند و آخرت گرایی، پذیرفتن امانت داری و خلافت انسان در روی زمین، ایمان به رابطه تقوا و برکت، همگانی بودن ثروت های طبیعی و تفکیک پذیری دنیا و آخرت، زیربنای شکل گیری رفتار بهینه مصرفی در اسلام است.

 

 

تشریع مالکیت دولتی و عمومی برای ثروت های طبیعی، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده منع از اسراف و تبذیر، حرمت اتراف، نهی از فساد بر زمین، اصل منع از اختلال نظام و اصل حاکمیت دولت، اصول فقهی و در واقع ابزارهایی برای کاربردی نمودن مبانی اعتقادی مصرف در سطح خرد و کلان هستند.

 

 

و بالاخره اصل ساده زیستی، پرهیز از تجمل گرایی و نکوهش حسادت، طمع و هم چشمی در مصرف، ناظر بر تربیت اخلاقی جامعه می باشند.

 

 

زندگی هر فرد مسلمان اگر با تعهد به چنین مبانی اعتقادی، فقهی و اخلاقی همراه باشد، تعهد به همنوعان، آیندگان و محیط زیست را به دنبال خواهد داشت. به این ترتیب اسلام در ساختاری استوار، انسان را در مسیر تعالی و تکامل قرار می دهد. مسیری که با تخریب محیط زیست همسو نخواهد بود.

 

 

اما توجه به این نکته لازم است که اصول بیان شده در اسلام در دو سطح اثرگذار خواهد بود.از یک سو رفتار مصرفی افراد جامعه مدنظر و از سوی دیگر سیاست های دولت مورد هدف است.که این خود علاوه بر اینکه دلیل روشنی ست از برتری ساز و کار مکتب اسلام بر سایر مکاتب، مسئولیت جوامع اسلامی را بیش از پیش نشان می دهد.

 

 

در یک جامعه اسلامی مالکیت بخش عظیمی از منابع در اختیار دولت قرار می گیرد که برای بهره برداری پایدار و تأمین رفاه، عدالت و آینده روشن باید سیاست گذاری لازم را صورت دهد. پدید آوردن نظام کارآمد اقتصادی و اجتماعی به همراه فرهنگ سازی برای جلوگیری از فراهم آمدن زمینه های مصرف گرایی، بار سنگینی است که اسلام بر دوش مسئولان نهاده است.

 

 

 صرف نظر از پذیرفتن مسئولیت در قبال منابع جامعه اسلامی،آنگاه که صلاحیت لازم وجود ندارد و یا نسپردن آنها به کسانی که صلاحیت لازم را ندارند، امر خطیری ست که غفلت از آن برای خدمت گزاران اسلام جایز نیست.در عین حال نظارت مستمر و مؤثر بر بهره برداری از این منابع باید به گونه ای باشد که از اتلاف آنها جلوگیری کند.

 

 

و سرانجام اینکه از دیدگاه اسلام تشویق به رعایت الگوی مصرف اسلامی اگر با گسترش بی رویه مصارف دولتی و اسراف در اموال عمومی همراه باشد، نتیجه ای به همراه نخواهد داشت.

 

 

مولا علی (ع) درباره خویش به عنوان الگوی ساده زیستی که کارگزارانش باید از او پیروی کنند، می فرماید:
“آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری ندارید اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید. سوگند به خدا! من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته، و از غنیمت های آن چیزی ذخیره نکرده ام، بر دو جامه کهنه ام جامه ای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است. … آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟” (نهج البلاغه نامه ۴۵)

زینب روحی-وارش