معمولاً سال پایانی هر دوره از نمایندگی مجلس، شاهد سریال تکراری هجوم سیل آسای مدعیان نمایندگی مجلس در لیست نامزدها بوده و فضای کاملاً شلوغی در عرصه ی رقابت های نمایندگی ایجاد می شود، تا جایی که گاهی تشخیص سره از ناسره دشوار می شود.

majles-entekhabat58

 

 

به گزارش شرق پرس سال پایانی هر دوره از نمایندگی  مجلس، شاهد سریال تکراری هجوم سیل آسای مدعیان نمایندگی مجلس در لیست نامزدها بوده و فضای کاملاً شلوغی در عرصه ی رقابت های نمایندگی ایجاد می شود، تا جایی که گاهی تشخیص سره از ناسره دشوار شده و بعضاً شاهین اقبال بر دوش کسانی می نشیند که حداقل در مقایسه با برخی از رقبای انتخاباتی، نه تنها فاقد شاخصه های برتری بوده، بلکه در فاصله ای فاحش با آنها قرار داشته اند!

 

 

متأسفانه در این شرایط نامطلوب، غالباً نظاره گر قد علم کردن کسانی می شویم که در پیشینه ی کاری خود، هیچ برگ برنده ی برجسته و شایان توجه ای نداشته و کاملاً معمولی و یا حتی ضعیف عمل کرده و منشأء هیج تحول قابل اعتنایی نبوده اند و معلوم نیست که چرا ناگهان به فکر نمایندگی مجلس افتاده و می خواهند با اندک حمایت های فامیلی، طایفه ای، منطقه ای و یا حتی حزبی و جناحی، شانس خود را در این عرصه هم آزمایش کنند؟!

 

علیهذا برای شروع این بحث باید از این کاندیداهای محترم پرسید:

 

۱-شما در سمت یا سمت های قبلی چه افتخارآفرینی و شق القمری کرده اید که حالا برای احراز چنین جایگاه مهمی در خود احساس لیاقت و حتی برتری می کنید؟!

 

۲-آیا فکر کرده اید که اگر دیگر همتوانان و همترازان شما نیز همانند شما احساس تکلیف کنند، عرصه ی کاندیدتوری مجلس، چه آشفته بازاری می شود؟ً

 

۳-شما تا چه اندازه با مجلس و وظایف نمایندگی در قالب کمیسیون های تخصصی آشنایی داشته و تا چه میزان احساس توانایی برای انجام موفقیت آمیز وظایف نمایندگی می کنید؟!

 

۴-آیا شما در بین سایر نامزدها، هیچکس را نسبت به خود اصلح نمی دانید و اگر چنین می پندارید، با چه معیاری به این نتیجه رسیده اید؟!

 

۵-برنامه ویژه ی شما برای ایجاد تغییر و تحول و افزایش خدمات عمومی به شهروندان نسبت به نمایندگان حاضر و یا نمایندگان ادواری حوزه ی انتخابیه شما چیست؟!

 

۶-کسانی که در این دوره و یا دوره های قبل سابقه نمایندگی و یا نامزدی مجلس را دارند، با چه حرف و طرح تازه ای به میدان آمده اند که به رویکرد اولیه و یا مجدد انتخاباتی مردم حوزه انتخابیه ی خود امیدوارند؟

 

۷-نامزدهای محترم تا چه اندازه با مشکلات جاری شهروندان حوزه انتخابیه موردنظر خود آشنایی داشته و به چه میزان برای حل آن معضلات، دارای توانایی های کارشناسی اند؟

 

۸-سواد کاندیداها برای ورود به مباحث کلان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و غیره در سطوح مقامات تراز اول کشوری به چه میزان است؟!

 

۹-جایگاه کنونی نامزدها در نظام مدیریتی کشور کجاست و فکر می کنند تا چه حدّ اولاً توسط خود نمایندگان و ثانیاً توسط دیگر مقامات اعتناء شده و به آنها اجازه عرض اندام و به کرسی نشاندن حرفهایشان داده می شود؟!

 

۱۰-در نمایندگی مجلس چه درّی نهفته است که در مسئولیت های کنونی شان دیده نمی شود؟!

 

۱۱-چرا اکثر نامزدها، کنارگذاشته شده های نظام مدیریتی کشور و یا مستعد کنارگذاشتن اند؟!

 

۱۲-چرا بجای کارشناسی محوری و توانایی و دانایی محوی، اکثر نامزدها به هزینه محوری روی آورده و بنوعی بجای رأی آوری، دنبال رأی آفرینی و رأی سازی به شکل احزاب سیاسی-اقتصادی دنیای غرب اند؟!

 

در مباحث مدیریتی که در قالب آکادمیک مطرح می شوند، عمده ی مباحث متوجه ی آنالیز سه مهارت اصلی و اساسی مدیریتی، یعنی مهارت های فنی، انسانی و ادراکی است و در این میان قطعاً برای مدیران عالی و ستادنشین، اولویتی بالاتر از مهارتهای ادراکی وجود ندارد و شرط موفقیت اینگونه مدیران، برخورداری از قدرت اداراک کلی سازمان و فهم چشم اندازها و داشتن تحلیل مناسبی از ریشه پیدایش ها و نگرش پردازش هاست که طبعاً با دو نگاه همزمان گذشته نگر و آینده گرا همراه می باشد.

 

 به استناد دو نگاه برتر در کشورمان از دو دیدگاه امام راحل و مقام معظم رهبری،کسی تردید ندارد که مجلس در رأس امور است و یکی از عالی ترین سطوح مدیریتی و تصمیم سازی کشور محسوب شده و تدبیر امور کشور به تدبیر کارشناسی کمیسیون ها و صحن علنی مجلس وابستگی مستقیم دارد و یقیناً صحت و کارآمدی تدبیرها، منوط به درک بالای نمایندگان از مصالح و منافع عمومی کشور و فعل و انفعالات داخلی و خارجی و در مجموع متأثر از مسائلی است که موضوعی را احاطه می کنند!

 

با این دو تعریف و تطبیق، علت فزونی حساسیت ها نسبت به کاندیداها کاملاً توجیه پذیر بوده و فربه شدن مباحث به ضرورت های عینی مبدل می شوند و از این رو شایسته است تا همه صاحبان دانش و تجربه به میدان آمده و با نورافشانی قلم هایشان، تاریکی زدایی کرده و وسعت دید عمومی را در این حوزه افزایش دهند!

 

فلذا باید به صراحت گفت که مجلس را نباید با مهد کودک، کانون بازنشستگان، مدرسه ی پیرمردها، پاتوق بیکارشده ها، پناهگاه مدیران ناموفق و یا خدای ناکرده با کمینگاه مدیران کنونی اشتباه گرفت، زیرا مجلس، عصاره اراده ملت و بالاترین نهاد قانون گذاری و نیز دیده بان نظارتی مردم در عرصه های مدیریتی عالی کشور است که طی آن زمینه ساز تحقق اعمال اراده ی مردم در بالاترین سطوح نظام خواهد شد!

 

در اولین گام مربوط به نامزدهای نمایندگی مجلس دهم لازم است کاندیداهای محترم را به خود-ارزیابی دعوت کرده و آنها را در برابر این شعر معروف قرار دهم که:

 

به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم نداده اند       که تو در برون چه کردی، که درون کعبه آیی؟!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه