شهرام محمدی کارگر پتروشیمی خود را به درون آتش انداخت و با بیرون راندن تمام کارگران و بستن شیر فلکه اصلی، مانع از فاجعه‌ای دردناک و کشته شدن صدها نفر شد.

همه این زنان با هزار امید محصولات لبنی و سبزیهایی را که با دست رنج خود درست کرده اند را برای فروش به کنار بازار می آورند ولی با برخورد مامورانی روبرو می شوند که می گویند باید محصولات خود را جمع کنند.

ابتدا به نظر می رسید که این مرد در حال گدایی به سبکی جدید است اما در اصل او پدری مهربان است که مشغول جمع کردن پول برای عمل فرزندش است. فرزند او بیماری خاصی دارد و هم اکنون نیز در بیمارستان منتظر رسیدن پول جراحی است.

مادر فداکار سبزی فروش تاکنون برای دایر کردن سبزی فروشی برای یک زندگی آبرومند و جمع آوری کمک برای نجات فرزندش به عناوین مختلف وام گرفته که با تلاش شبانه روزی در همین سبزی فروشی اقساط خود را نیز پرداخت می کند ولی شرافت خود را حفظ کرده است.